وقتی با فردی که دچار اختلال شخصیت مرزی است وارد رابطه می شویم، یا در اصطلاح محبوب طوفانی را انتخاب میکنیم، وارد رابطهی خطرناکی میشویم که به آن عشق دیوانه میگویند. در نوشتههای پیشین در مورد راهکارهای رابطه با محبوب مرزی گفتهایم. این روابط معمولا برای هر دو طرف رابطه، بسیار دردناک و زجرآور است و اگر اجبار به ماندن در رابطه مطرح باشد، شرایط به مراتب، بغرنجتر میشود. در این متن، در ابتدا از امکان داشتن رابطهای سالم با این شخصیت، خواهیم گفت. سپس، راهکارهایی را مد نظر قرار میدهیم که دانستن آن ها برای ارتباط با شخصیت مرزی، برای کنترل رویدادهای ناگهانی مانند خودکشی، خودزنی و … بسیار ضروری است.
رابطهی سالم و دلبستگی ایمن
وقتی عشق سالم، تجربه میشود که هر دو نفر در رابطه، دلبستگی ایمن را تجربه کنند. به این معنا که به یکدیگر، دلبسته هستند و در کنار دلبستگی، احساس امنیت میکنند. گاهی برداشت ما از رابطه عاطفی این است که به یک نفر بگوییم او را دوست داریم. اما، نکته مهمتر، تلاش برای برقراری رشد و تحول این نهالی است که در دل یکدیگر نشاندهایم. اگر به رابطه، رسیدگی نشود، در طی زمان به سردی کشیده میشود.
دلبستگی ایمن با محبوب مرزی
برای داشتن یک رابطه دلبستگی ایمن با هر فردی، عواملی باید وجود داشته باشند. به عبارتی، دلبستگی ایمن با سرمایهگذاری هر دو طرف رابطه، به وجود میآید. هر دو فرد نسبت به نیازهای یکدیگر، حساس هستند و به نیازهای هم، پاسخ میدهند. دلبستگی ایمن، پایگاهی امن است که در آن، هر دو فرد از این که خودشان هستند، احساس آرامش میکنند.
وقتی آرامش ما در رابطه، به هر دلیلی تهدید شود، اعتراض میکنیم. این اعتراض میتواند در رفتارهای متفاوتی خود را نشان دهد. با محبوب مرزی، اعتراض میتواند از صحبت کردن در مورد احساسات تا پرخاشگری فیزیکی، متغیر باشد. وقتی طرف مقابل به این رفتارها حساس باشد، میتواند علت آن را جویا شود. به عبارتی، به صورت همدلانه، دلیل نارضایتی محبوبش را بپرسد. این رفتار پرسیدن میتواند به پاسخ نیاز محبوب یا نزدیکتر شدن به او منجر شود. اگر این اتفاق بیفتد، دلبستگی یا عشق، ادامه مییابد.
اما اگر محبوب مورد نظر، به اعتراض فرد مقابل حساس نباشد یا به این اعتراض، پاسخ داده نشود؛ فرد، ناامید میشود. یعنی پس از مدتی دست وپا زدن و تلاش برای برگرداندن رابطه به سمت آرامش و سلامت، از تلاش کردن ناامید میشود. پس از تجربه ناامیدی است که اگر همچنان طرف مقابل در پی پاسخ یا نزدیکی بر نیاید، فرد از رابطه دل میبرد. بنابراین، با دانستن این مراحل تهدید رابطه دلبستگی و عشق، میتوان مهارتهای ارتباطی خود را در ارتباط با محبوب مرزی، تقویت کرد.
مهارتهای ارتباط با محبوب مرزی
پیش از آنکه سعی کنیم محبوبمان را درک کنیم، بایستی بر احساسات و افکار خود، واقف باشیم. به عبارتی، بایستی بدانیم که ما نسبت به رفتارهای او چه حسی پیدا میکنیم. آیا این رفتارها، ما را نسبت به رابطه، سرد میکند یا اینکه باعث شده بیشتر به او جذب شویم؟ آیا احساس میکنیم در وسط جریانی گیر کردهایم یا اینکه خود نیز در رابطه، جاری هستیم؟ و در راستای فهمیدن خود و احساسات خود نسبت به رابطه با محبوب مرزی اگر به مشکل برخوردیم، از رواندرمانگر کمک حرفهای بگیریم.
فرد با شخصیت مرزی، دلبستگیهای ناایمن و روابط ناموفقی را از کودکی تا بزرگسالی به صورت پیدرپی تجربه کرده است. اما این به معنای پایان تجربه عشق و دلبستگی نیست. هر زمان که بتواند با همراهی فردی رابطه دلبستگی را بسازد، تجارب او نیز اصلاح میشوند. بنابراین، با دانستن ویژگیهای شخصیتی خود و محبوبمان، میتوانیم در راستای تجربه دلبستگی ایمن، قدم برداریم.

محبوب مرزی، شخصیت یکپارچهای ندارد. هویت او ساماننایافته است. به عبارتی، درک ثابتی از خودش ندارد. در مراحل رشد شخصیت اریکسون، فرد در نوجوانی، هویت خود را شناسایی و به آن متعهد میشود. اگر این اتفاق نیفتد، فرد نمیتواند مراحل بعدی را به خوبی طی کند. مرحله بعد، زمانی است که فرد احساس نیاز به داشتن رابطه عاطفی دارد. بدین ترتیب، فردی که “خود” نابسامانی در او شکل گرفته، هنگام عشقورزی نیز، تصویر منسجمی از فرد مورد علاقهاش در ذهنش ندارد. او فرد مورد علاقهاش را گاهی بسیار خوب و گاهی بسیار بد میبیند و با هم دیدن خوبیها و بدیهای فرد مقابل، برایش سخت است.
در صورتی که محبوب مرزی بخواهد به خودش آسیب بزند چکار کنم؟
اگر محبوب مرزی ما اطلاع داد که به خودش آسیب زده یا قصد آسیب دارد، حتما بایستی او را جدی گرفت. گاهی آموزههایی مبنی بر اینکه اگر توجه نکنیم بهتر میشود و امثال آن باعث میشود در مدیریت این مواقع بحرانی گمراه شویم. این تهدیدها و آسیبها معمولا در پایان رابطه، دیده میشود. به محبوب مرزی بگویید که با رفتن، قصد آسیب به او را ندارید. با همدلی در مورد نگرانیهای خود صحبت کنید. اینکه بیشتر از اینکه شما یا رابطه با شما اهمیت دارد، سلامتی او مهم است که نباید با از دست دادن یک فرد، به خطر بیفتد. اگر چنین باشد، حتما او نیاز به کمک حرفهای دارد.