تا اینجا چیستی و چگونگی عشق دیوانه را بررسی کردیم. در این مطلب چگونگی رابطه عاطفی با محبوب طوفانی را بررسی می کنیم. اگر شما با فردی طوفانی که روانشناسان مشکل او را اختلال شخصیت مرزی نامگذاری کرده اند، رابطه داشته اید حتما مدت ها طول می کشد تا خاطره آن رابطه را فراموش کنید. رابطه با محبوب مرزی با خوشایندی و هیجان آغاز و با بهت، خشم و گیجی خاتمه می یابد. اگر شما با فردی دمدمی مزاج، تکانشی و مستعد آسیب رساندن به خودش (به عنوان راهی برای تنبیه خود و یا دیگران) آشنا شده اید، مطالعه این مطلب برای شما مفید است.
رابطه با شخصیت مرزی مانند یک طوفان است
فرد مرزی مانند طوفانی شدید وارد زندگی شما می شود و همه چیز را به هم می ریزد. گرچه رابطه با اختلال شخصیت مرزی می تواند در آغاز جالب و هیجان انگیز باشد؛ اما به سرعت همه چیز تغییر یافته و به فردی پرخاشگر و خودتخریبگر تبدیل می شود. در گذشته افراد مرزی چندین رابطه عاطفی پرشور اما آشفته وجود دارد. آنها در ابتدا از محبوب خود یک بت می سازند؛ اما به سرعت از او ناامید شده و او را به بی توجهی متهم می سازند. افراد مرزی حد و حدودی در روابط خود قایل نمی شوند. و از همان ابتدا وارد رابطه جنسی شده و از محبوب خود می خواهند تمام وقت خود را با هم سپری کنند. محبوب مرزی از همان آغاز رابطه شدیدا صمیمی شده و خصوصی ترین مسائل زندگی خود را به شما می گوید.
علت عشق دیوانه شخصیت مرزی ترس از رها شدن است
ویژگی یک شخصیت مرزی، هراس شدید او از طرد شدن از سوی والدین، سرپرستان یا فرد محبوب خود است. آن ها نه تنها هر لحظه منتظر هستند که از سوی افراد محبوب خود، طرد شوند؛ بلکه با تقاضای توجه افراطی و رفتار پرخاشگرانه با محبوب خود، موجب می شوند محبوبشان طردشان کند. افراد مرزی هرگونه تأخیر و تغییر در برنامه های فرد محبوبشان را به منزله طرد خویش می دانند. سپس با خشم یا افسردگی که معمولا با آسیب به خود و ژست های خودکشی همراه است واکنش نشان می دهند.
اینگونه رفتارها تلاش عاجزانه برای فرار از تنهایی است. چیزی که آنها در کودکی ازش وحشت داشتند. زمانی که افراد مرزی در رابطه، دچار مشکل شوند یا رابطه پایان یابد یا حتی گمان کنند رابطه در حال اتمام است، احساس بی ارزشی کرده و ممکن است به رفتارهای تکانشی مانند ولخرجی غیر معمول، رانندگی پرخطر، رابطه جنسی، مصرف مواد یا پرخوری دست بزنند.
چرا رابطه با شخصیت مرزی مانند یک طوفان است؟
برجسته ترین ویژگی افراد مرزی بی ثباتی مزمن و شدید آن ها در عواطف، رفتار و روابط با دیگران و تصویر ذهنیشان از خودشان است. این بی ثباتی می تواند تغییر سریع از حالتی همچون افسردگی به حالت های دیگری همچون خشم، تندخویی و اضطراب همراه با احساس آرامش زودگذر و یا حتی احساس هیجانی مثبت باشد. حالت هیجانی آنها تا حدود زیادی وابسته به این است که تا چه اندازه در رابطه عاطفی خود احساس امنیت می کنند. متأسفانه زندگی هیجانی بسیاری از افراد مرزی چیزی جز افسردگی هر روزه که گاهی در آن ثبات و نشاط به چشم می خورد، نیست. از آنجایی که افراد مرزی دائما با احساس پوچی خود در کشمکش هستند، غالبا در رابطه عاطفی با جنس مخالف احساسات پرشوری را از خود به نمایش می گذارند تا بدین ترتیب به تجربه دیگری غیر از تنهایی خودشان دست یابند.
تصویر ذهنی یک فرد مرزی از خودش برداشتی شکننده و همواره در حال تغییر است. آن ها غالبا خود را بد ذات می دانند وتصویری گنگ و مبهم از خود دارند. افراد مرزی هنگامی که احساس کنند می توانند به محبوب خود تکیه کنند عاشق می شوند و بهترین احساسات عاشقانه را تجربه می کنند. با این حال چون روابط آنها همواره بی ثبات و کوتاه مدت است، مجددا به همان حالت از خود بیزاری و گمگشتگی سابق باز می گردند.
شکل گیری شخصیت مرزی
یک فرد مرزی هیچگاه از یک هویت یکپارچه حتی در دوران بزرگسالی برخوردار نیست. آن ها در درون خود احساس امنیت و راحتی نمی کنند. و دارای هویتی نفوذپذیر و شکننده هستند. به همین خاطر افراد مرزی در هر رابطه ای تلاش می کنند وجودشان از سوی طرف مقابل مورد تأیید قرار گیرد. اکنون ببینیم چه اتفاقاتی منجر به چنین هویتی در فرد می شود.
فرض قطعی در خصوص علت اختلال شخصیت مرزی، دوران کودکی آشفته، بی نظم و همراه با تنهایی است. بی اعتنایی، طرد، بدرفتاری جسمی، عاطفی و جنسی جزئی از دوران کودکی آن ها بوده است. به احتمال زیاد اینگونه افراد در خانواده هایی بسیار آشفته رشد کرده اند که نیازهای عاطفیشان تأمین نشده و هنگامی که می خواستند هویت خود را تشکیل دهند مورد تمسخر قرار گرفته اند. در کل برخورد با این افراد به گونه ای بوده که نادیده گرفته شده و دچار آسیب شدید عاطفی شده اند. و به همین دلیل ناخواسته به آنها القا شده که فردی نامربوط، بی اهمیت و بد بوده و علت همه آشوب های خانواده است. در نهایت، کودکی این افراد هرچه باشد، آنها در بزرگسالی هویت منسجمی ندارند.
این افراد به دلیل کودکی پرآشوبی که داشته اند، از قطع ارتباط با واقعیت به عنوان روشی برای مقابله با شرایط استفاده می کردند. این رفتار در بزرگسالی شدیدا اختلال آفرین و آسیب زا است. در صورتی که اختلال شخصیت مرزی شدید باشد، زمانی که فرد در رابطه عاطفی خود دچار مشکل شود، موقتا رابطه فرد با واقعیت و زمان و مکان قطع می شود.
فرد مرزی به عنوان شریک زندگی
مهمترین موضوعی که در رابطه، فرد دچار اختلال شخصیت مرزی را رنج می دهد، هراس فراوان از طرد شدن و تنهایی است. از نگاه او هر فردی او را طرد می کند. پس در نهایت شما هم او را طرد می کنید و قابل اعتماد نیستید. او در آغاز رابطه شما را به عنوان فردی که آرزویش را داشت قلمداد می کند و به شدت به شما وابسته می شود و می خواهد تمام اوقات را با شما باشد. تقاضای مداوم وی از شما، شما را به ستوه می آورد. پس از مدت کوتاهی شما دیگر فرد ایده آل وی نیستید؛ چون به قدر کافی نیازهای عاطفی ناسالم وی را تأمین نکرده اید.
در اینجا متهم به بی وفایی و بی عاطفگی خواهید شد و رابطه در مرحله بحرانی قرار می گیرد و محبوب شما با خشم و پرخاش خواستار توجه بیشتر از سوی شماست. در این وضعیت هرگونه مخالفت شما با تقاضاهای او، خشم شدید را به دنبال دارد و عواطف شما را زیر سوال می برد. در این دوران طوفانی احتمال رخ دادن هرگونه تکانه رفتاری، هیجانی و کارهای خطرناک وجود دارد.
نکته جالب توجه این است که هنگامی که در یک رابطه عاطفی همه چیز به خوبی می گذرد، فرد مرزی آن را به گونه های مختلف به آشوب می کشد؛ زیرا شادی و راحتی با روحیه وی سازگار نیست و فقط از طریق احساس خشم، افسردگی و طرد شدگی است که به رضایت خاطر می رسد.
رابطه با شخصیت مرزی با من چه می کند؟
شاید آسیب‌زاترین بخش رابطه با اختلال شخصیت مرزی، احساسی باشد که در پی فروپاشی رابطه در شما ایجاد می شود. با اینکه شما گناهی ندارید ممکن است محبوب مرزی در انظار عمومی هم به شما توهین کند و شما را به بی اعتنایی متهم کند. در پی این رفتار ممکن است او به سرعت دچار احساس شرم، گناه و بی ارزشی شده و اقدام به خود آسیب رسانی کند. آنگاه شما همواره از خود می پرسید نقش شما در ایجاد این رفتارهای تکانشی وی چیست؟ همین رفتارهاست که در نهایت شما را از بودن در چنین رابطه ای دلزده می‌کند.
چرا من عاشق افراد مرزی می شوم؟
اگر شما با مطالعه ویژگی های اختلال شخصیت مرزی و چگونگی رابطه با آنها متوجه شدید از آن دسته افرادی هستید که همواره عاشق محبوب طوفانی می شوید، باید بدانید که افراد زیادی مانند شما وجود دارند. گذشته از ظاهر کاملا جذاب آنها، برخی از جنبه های رفتاری آنها هم می تواند بسیاری از افراد را جذب کند.
علت اول
شاید بزرگترین دلیلی که افراد را به سمت محبوب مرزی می کشاند، شور و هیجان شدید آنها در آغاز رابطه است. و با توجه به اینکه در زمینه رابطه جنسی هیچ محدودیتی قائل نیستند، رفتارهای جنون آمیزشان در آغاز جالب به نظر می رسد. به احتمال زیاد برای یک مرد، زنی که در نگاه اول عاشقش می شود و به سرعت و بدون محدودیت خودش را در اختیار وی قرار می دهد می تواند بسیار جالب باشد. اگر شما عاشق روابط پرشور و هیجان انگیز هستید، اگر شما در رابطه جنسی با جنس مخالف عزت نفس کمی دارید، آشنایی شما با یک فرد مرزی فرصتی طلایی است.
علت دوم
همچنین فرد مرزی در آغاز از محبوب خود بت می سازد و این بت را می پرستد . برای بسیاری از ما داشتن چنین رابطه پرشور و ستایشگری می تواند بسیار تحریک کننده و جذاب باشد. و بسیار ساده انگارانه است اگر فکر کنیم رابطه همان گونه می ماند.
علت سوم
حتی پس از شروع دوران طوفانی، عده ای هنوز رابطه با محبوب مرزی را جذاب می دانند. اگر از این دسته افراد هستید، احتمالا شما در یک خانواده آشفته، در کنار پدر یا مادری دچار اختلالات خلقی که ارتباط با او برای شما دشوار بوده است، رشد کرده اید. شاید اکنون این ویژگی آشنا و خوشایند (اما بیمارگون) را که روزگاری در پدر یا مادر تجربه کرده اید، در محبوب مرزی خود می یابید. شاید با ماندن در کنار محبوب مرزی خود می خواهید به او کمک کنید و حالش را خوب کنید. کاری که به هنگام کودکی نتوانستید برای والدین خود بکنید.
علت چهارم
برخی افراد هم جذب اخلاق تند و بی ثباتی محبوب مرزی می شوند . برای برخی از ما که همواره عادت به مراقبت از دیگران داریم رابطه با افراد می تواند جذاب باشد. در این صورت ما همواره تلاش میکنیم محبوبمان احساس بهتری داشته باشد و هر بار که تهدید به خودکشی می کند و یا با خشم ناراحتی از ما جدا می شود همواره نگران او هستیم و ازش مراقبت می کنیم.
علت پنجم
در نهایت ممکن است شما بدون آنکه متوجه باشید وارد رابطه با محبوب مرزی شده اید. زیرا محبوب مرزی خصوصا اگر شدت اختلال زیاد نباشد، در آغاز رابطه بسیار بهتر از چیزی که در واقع هست جلوه می کند. و احتمالا بعدا که با واقعیت اختلالات خلقی، طوفان های ارتباطی و رفتارهای خود آسیب زای او روبرو شده اید؛ دیگر آنقدر به وی دلبسته اید که به خود امید می دهید این رفتارها دائمی نیست. و هنگامی که از دائمی بودن آن مطمئن شدید ممکن است رفتارهای او را به عوامل محیطی نسبت دهید و یا بدتر از آن، خودتان را به عنوان عامل رفتارهای وی، سرزنش کنید.
در مطلب بعدی به راهکار و روش های درمانی که در مقابل محبوب مرزی خود می توانید استفاده کنید، اشاره خواهیم کرد. برای مطالعه این راهکارها، اینجا را کلیک کنید.