اختلال شخصیت به مشکلاتی در سلامت روان افراد اشاره دارد که نگرش، عقاید، احساسات و رفتار فرد را تحت تاثیر قرار داده و فرد را در زندگی دچار مشکلات دراز مدت می کند. اختلال شخصیت را مجموعهای از تجارب ذهنی پایدارمی دانند. این اختلالات از نوجوانی یا اوایل جوانی شروع شده و در طول زمان ثابت باقی می ماند. میزان شیوع اختلال شخصیت ۱۰ تا ۲۰ درصد تخمین زده شده است.
نحوه برخورد ما با مسائل زندگی و انسانهای پیرامونمان در موقعیتهای گوناگون متفاوت است. برای مثال گاهی اوقات احاساتی برخود می کنیم و گاهی منطقی، برخی موارد حسود هستیم و در موقعیتی دیگر خیرخواه. ما دارای طیفی از ویژگیهای گوناگون هستیم و بسته به شرایط احساسی، هیجانی و محیطی از آنها استفاده می کنیم. حال اگر هر یک از این ویژگی ها را در حد افراط یا تفریط استفاده کنیم؛ برای مثال زمانی که فرد قادر به تصمیمگیری منطقی نباشد و همیشه هیجانزده دست به عمل می زند، اینجاست که شخصیت فرد دچار مشکل شده است.
“برام سخته توضیحش، فقط اینو خوب می دونم که این مشکلاتی که دارم روی تمام زندگیم و روابطم تأثیر بدی گذاشته؛ من کل آدمها و وقایع اطرافم سیاه وسفید می بینم انگار هیچ حد وسطی برام وجود نداره”
در ارتباط با دیگران
اختلال شخصیت نحوه کنار آمدن با مشکلات زندگی، روابط بین فردی، رفتار و احساسات فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. از نظر چنین افرادی رفتار و افکارشان عادی است. آنها مشکلاتشان را انکار کرده و دیگران را به خاطر مشکلاتشان مقصر می دانند. به همین دلیل به دنبال درمان و کمک گرفتن از دیگران نیستند. دلیل اصلی مراجعه افراد مبتلا به اختلال شخصیت به درمانگر معمولا مشکلاتی است که در روابط بین فردی با آن رو به رو می شوند. از نظر دیگران افراد مبتلا به اختلالات شخصیت انسان هایی “اعصاب خورد کن” و “پرتوقع” هستند. در یادداشت عشق دیوانه پیرامون چگونگی رابطه با محبوب دچار اختلال شخصیت توضیحاتی ارائه شده و به علل جذب شدن به چنین افراد نیز پرداخته شده است.
طبقه بندی اختلالات شخصیت
ده نوع اختلال شخصیت وجود دارد. به دلیل همپوشانی برخی ویژگیهای هریک، بر اساس پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) و با توجه به ویژگی های مشترک هر کدام، در سه طبقه کلی قرار گرفته اند.
دسته A : افرادی عجیب غریب و نا متعارفند
دسته B : افرادی هیجانی، تکانشی و نمایشی هستند
دسته C : افرادی مضطرب و نگرانند
انواع اختلالات شخصیت
اختلال شخصیت پارانوئید
- سخته که به بقیه اعتماد کنند، حتی به نزدیکترین دوستشون؛ فکر می کنند اگه با کسی حرف بزنند بقیه از حرفاشون علیه خودشون استفاده می کنند.
- همیشه بدون هیچ دلیل یا نشونهای معتقدند که بقیه ازشون سوء استفاده می کنند.
- توی رفتار و حرکات آدمها دنبال اینند که بفهمند بقیه بهشون خیانت می کنند.
- حسود هستند و نمی توانند بقیه را ببخشند
- هیچ دوست صمیمی ندارند و در روابطشون کنترلگر، سرد، خصمانه و مرموز هستند.
” همش تو فکرم که همکارام سر کار توطئه کردن من اخراج کنن باید حواسم جمع باشه”

اختلال شخصیت اسکیزوئید
- نسبت به برقراری روابط با خانواده و یا دوستان بی میل هستند
- احساس میکنند روابطشون آزادی عملشون را می گیرد
- تنها بودن را به هر گونه رابطهای با بقیه ترجیح می دهند
- نسبت به تحسین و تمجید و یا حتی انتقاد بقیه بی تفاوت هستند
- از نظر آنها قواعد و انتظارات اجتماعی هیچ اهمیتی ندارد
“تنها بودن و تنهایی کار کردن بیشتر از هرچیزی توی این دنیا ترجیح میدم؛ چیه آدم ها جمع میشن دور هم؟ واقعا چی میگن؟ برام اصلا جذاب نیست”
اختلال شخصیت اسکیزوتایپ
- رفتار، حرکات و طرز حرف زدنشون عجیب و غریب است.
- رفتار و انگیزههای دیگران را سوء تعبیر می کنند و همین باعث بیاعتمادی نسبت به بقیه می شود.
- طرز لباس پوشیدنشان غیر عادیه؛ مثلا یا خیلی نا منظم و ژولیده هستند یا لباس های نامتناسب با دمای هوا می پوشند.
- به ابرقدرت و خرافات اعتقاد زیادی دارند؛ برای اتفاقات بیرونی دلایل غیر منطقی و شخصی می اورند.
- اضطراب اجتماعی دارند که با ترسها و شکهای پارانوییدی همراه است.
” من متوجه چیزایی تو دنیای دور و برم میشم که بقیه نمیفهمن، واسه همین از نظر اونا من عجیب و غریبم”
اختلال شخصیت ضد اجتماعی
- افراد مبتلا به این اختلال شخصیت را سایکوپات نیز می نامند.
- کارهای خطرناکی انجام می دهند و هرگز به عواقبی که برای خود و دیگران دارد فکر نمیکنند.
- برای بدست آوردن چیزهایی که می خواهند (پول، قدرت، ….) و یا برای کسب لذت به راحتی بقیه افراد را فریب می دهند، حق بیقه را پایمال می کنند و سر همه کلاه می گذارند.
- تکانشی عمل می کنند؛ قادر نیستند خشمشان را کنترل کنند و دیگران را به خاطر مشکلاتشان سرزنش میکنند.
- نسبت به آزار و اذیت دیگران هیچ احساس گناهی ندارند.
- فاقد حس همدردی هستند و به همین خاطر اذیت و فریب دیگران نه تنها حس بدی در آنها ایجاد نمیکند، که گاهی لذت بخشم است.
” تا حد مرگ کتکش زدم چون حقش بود، از این که التماسم میکرد ولش کنم کیف کردم؛ همه آدمها یه مشت احمقن”
اختلال شخصیت نمایشی
- همیشه باید مرکز توجه همه باشند.
- عزت نفسشان وابسته به تأیید و توجه بقیه است و حس ارزشمندی درونی ندارند.
- هیجانهای شدید اما سطحی نشان می دهند؛ با این کار توجه و تأیید بقیه رو بدست می اورند.
- واسه فریب دیگران و جلب توجه ممکن است علائم شدید بیماری نشون دهند یا حتی دست به خودکشی
- های نمایشی بزنند.
- برای داشتن توجه همه، رفتارهایی که از لحاظ جنسی اغواگرانه هست نشان می
- دهند که بقیه را کنترل کنند.
” واسه مهمونی امشب، بهترین لباسم پوشیدم و خوشبوترین عطرم زدم، یه کاری میکنم که همه فقط به من نگاه کنن؛ نگاه و توجه همه همیشه فقط باید مال من باشه”
اختلال شخصیت مرزی
- ترس از رها شدن و تنها ماندن دارند.
- نوسان شدید هیجانی آنها باعث شده در عرض چند دقیقه از آدمی خوشحال به فردی غمگین تبدیل شوند.
- روابط بین فردی آنها بیثبات و پرتنش است، به همین دلیل مستعد جروبحث و بهم زدن روابطشون هستند؛ انسانها را سیاه و سفید می بینند.
- بیثباتی در تصویری که از خود دارند نیز مشهود است؛ مثلادر یک لحظه حس می کنند خیلی فرد خوبی هستند و چند لحظه بعد بدترین حس ممکن را نسبت به خود دارند.
- رفتارهای پرخطر زیادی از آنها سر میزند مثل نوشیدن الکل یا استفاده از مواد به شکل افراطی، روابط جنسی متعدد پرخطر و خودزنی.
” اگر که ولم کنی و تنها بمونم به خودم آسیب می زنم”

اختلال شخصیت خودشیفته
- حس می کنند خیلی افراد مهمی بوده؛ تواناییها و دستاوردهای خاصی دارند.
- نیاز دائمی به تعریف، تمجید و تحسین دیگران دارند.
- از بقیه توقع دارند این افراد را بالاتر و خاص ببینند.
- خیال پردازیهای دائمی در مورد کسب قدرت، موفقیت و زیبایی دارند.
- افراد حسودی هستند و معتقدند بقیه نیز به آنها حسادت می ورزند.
- فاقد حس همدردی نسبت به بقیه هستند.
” اگه من تو این شرکت کار نمیکردم یه نفرم پاشو اینجا نمیذاشت “
اختلال شخصیت اجتنابی
- ترس از طرد و تحقیر شدن داشته و نسبت به انتقاد و عدم تأیید دیگران بسیار حساسند.
- ترس از تجربه شکست بویژه در موقعیت های اجتماعی و بین فردی باعث شده از این موقعیت ها اجتناب کنند.
- خودشون رو به لحاظ اجتماعی بی عرضه و نالایق می دانند.
- عزت نفس پایین
- در موقعیت های اجتماعی از ترس این که کار اشتباهی انجام دهند و تحقیر شوند، همیشه روی خود متمرکز بوده و سعی به کنارهگیری از دیگران دارند.
- به دیگران اعتماد نمی کنند؛ دوست صمیمی ندارند.
” نکنه تحویلم نگیره! ولش کن نمیرم سمتش، خودم یه جوری حلش میکنم “

اختلال شخصیت وسواسی جبری
- افراد کنترلگری هستند؛ نه تنها محیط و اتفاقها بلکه روابط بینفردی نیز باید تحت کنترل این افراد باشد.
- قوانین، ارزشهای اخلاقی و کاری سفت و سخت و انعطافناپذیری هم برای خود و هم نسبت به دیگران دارند.
- افراد به شدت کمالگرایی هستند؛ اشتغال ذهنی مداوم آنها به کمالگرایی کارایی آنها را مختل می کند؛ همه چیز باید طبق خواسته آنها پیش برود.
- همه وقت خود را صرف کار کردن می کنند حتی به قیمت از دست دادن روابط دوستانه و خانوادگی
- افراد خسیس و به شدت منظمی هستند.
” تا وقتی کارامو اون طور که میخوام انجام ندادم، آروم و قرار ندارم “
اختلال شخصیت وابسته
- واسه سادهترین تصمیمگریهای روزمره خود هم به کمک بقیه نیاز دارند؛ مثل لباس پوشیدن
- همیشه منفعل هستند و هیچگونه مسؤلیتی قبول نمی کنند؛ مسؤلیت تمام بخشهای زندگی خود را به دیگران می سپارند.
- از این که تنها بمانند یا آنها انتقاد شود می ترسند.
- از ترس اینکه مورد تأیید دیگران قرار نگرفته یا حمایتشان نکنند، با همه چیز و همه کس حتی اگر مورد قبولشان نباشد موافقت می کنند.
- دیگران را از خود توانمندتر می بینند؛ اعتماد به نفس پایینی دارند.
” اگه کسی کنارم نباشه که حمایتم کنه زندگی برام غیر ممکنه “
سایر اختلالات شخصیت
در نسخه های قبلی DSM، چهار اختلال دیگر نیز به عنوان اختلالات شخصیت NOS یا نامشخص، معرفی شده بودند. بحث درمورد هریک از این چهار اختلال، در نوشته مربوط به هریک از آن ها، عنوان شده است. این اختلالات شامل اختلال شخصیت افسرده، اختلال شخصیت پرخاشگر-منفعل، اختلال شخصیت سادیستیک و اختلال شخصیت سادومازوخیستی می باشند.
اختلال شخصیت افسرده
- انسان هایی همیشه غمگین هستند و با این غم اندوه انس گرفته اند.
- نسبت دیگران دیدگاهی منفی، منتقدانه و قضاوتی دارند.
- مستعد احساس ندامت و گناه هستند.
- افرادی بدبین و نگرانند.
- احساسی که نسبت به خود دارند همراه با عدم شایستگی، بی ارزشی و عزت نفس پایین است.
“همیشه از خودم، بقیه و همه دنیا نا امیدم”
اختلال شخصیت پرخاشگر- منفعل
- موضعی همیشه مخالف و تحریک پذیر دارند.
- از این که از آنها قدردانی نمی شود و یا درک نمی شوند همیشه شاکی اند.
- در مقابل درخواست دیگران مقاومتی منفعلانه دارند
- مسؤلیت های شغلی و اجتماعی خود را به درستی انجام نمی دهند.
- با منابع قدرت مشکل داشته و بی دلیل از انها شاکی یا مورد تمسخر قرار می دهند.
“چرا همیشه همه کارها به دوش منه، این چه زندگی من دارم”
اختلال شخصیت سادیستیک
- افرادی پرخاشگر، ظالم و بی رحم هستند.
- از مشاهده درد و رنج و اذیت شدن دیگران لذت می برند.
- خود آنها دست به اعمال خشونت آمیز می زنند که دیگران را آزار دهند و این عمل را تنها برای لذت انجام می دهند.
“کیف میکنم بقیه رو اذیت می کنم و رنجشون می بینم”
اختلال شخصیت سادومازیخیست
- کسب لذت از طریق تحمیل درد یا تحقیر نسبت به خود یا دیگران
- تحمبل این درد اغلب لذت جنسی در آنها ایجاد می کند.
- فعالیت های سادومازیخیستی اغلب به درخواست فرد سادیستیک انجام می شود.
- این فعالیت ها را نباید با پرخاشگری و تجاوز جنسی اشتباه گرفت.
- در حالی که این افراد از درد و تحقیر در فعالیت های جنسی لذت می برند، در دیگر موقعیت ها به خشونت گرایشی ندارند.
دلایل ایجاد اختلالات شخصیت
دلیل واضح و مشخصی برای ایجاد اختلال شخصیت در افراد وجود ندارد. بیشتر محققان براین باورند که ترکیبی از این سه عامل، باعث ایجاد این اختلالات در فرد می شود:
- محیطی که فرد در آن به دنیا میآید و رشد می کند: زندگی خانوادگی بیثبات و پرتنش مثل پدریا مادر الکلی یا والدین مبتلا به اختلال روانی، کمبود یا عدم دریافت حمایت از مراقبین در دوران کودکی
- تجارب اوایل کودکی و نوجوانی فرد: تجربه سوء استفاده جنسی، فیزیکی یا کلامی، از دست دادن والدین، مورد غفلت و نادیده گرفته شدن مداوم، تجربه حوادث سخت مثل تصادفات شدید
- ژنتیک
ژنی که فرد از والدین به ارث می برد ممکن است فرد را مستعد ابتلا به اختلالات شخصیت کند اما در واقع چیزی که منجر به بروز این اختلالات شده محیط و تجارب فرد در کودکی و اوایل نوجوانی است. این تجارب مانند یک راهانداز عمل کرده و باعث ایجاد این اختلالات می شود.
درمان اختلالات شخصیت
درمانهای متعددی برای اختلالات شخصیت وجود دارد. درمان می تواند شامل رواندرمانی فردی، گروهی یا خانوادگی باشد. درمانهای دارویی نیز در کاهش برخی علائم مانند اضطراب یا افسردگی مؤثر است.
رواندرمانی در اختلالات شخصیت بیشتر روی کمک به افراد در شناخت تعارضهای ناهشیارشان متمرکز است؛ تعارضهایی که منجر به ایجاد و یا شدت یافتن علائم می شوند. در طول رواندرمانی فرد راجع به افکار، رفتار و احساسات خود حرف زده و نسبت به اختلال خود آگاهی و بینش پیدا می کند. درمان به او کمک می کند تا از نحوه اثرگذاری رفتارش روی دیگران آگاه شود، علائمش را بشناسد، بپذیرد و برای رفع آنها تلاش کند. نوع رواندرمانی که برای فرد انتخاب می شود بستگی به نوع اختلال شخصیت، شدت آن و شرایط فرد دارد. در زیر انواع رایجی از رواندرمانی که برای اختلالات شخصیت استفاده می شود را ذکر می کنیم:
- درمانهای روانکاوی یا روانپویشی
- رفتاردرمانی دیالکتیکی
- درمانهای شناختی رفتاری
- گروه درمانی
- درمانهای بینفردی
چقدر شیوا و جذاب نوشتید
حال کردم
ولی یه سوال:
کسی میتونه همه یا بیشتر این اختلال ها رو داشته باشه؟!
فکر کنم نامزدم هم شخصیت نمایشی داره و هم خود شیفته است
ممنون از دقت نظرتون
در پاسخ به سوالتون باید بگم این امکان وجود داره که کسی اختلال همزمان داشته باشه، اما این تشخیص باید با بررسی دقیق و همه جانبه فرد انجام بشه؛ با داشتن چندتا علائم نمیشه گفت فرد فلان اختلال شخصیت داره.