پرسونالوژی

سلیگمن – زندگی نامه‌ی پدر علم روانشناسی مثبت گرا

سلیگمن

مارتین سلیگمن ( Martin E. P. “Marty” Seligman) روانشناس آمریکایی است  و نظریه مشهور او با نام «درماندگی آموخته‌ شده» به‌طور گسترده‌ای در میان دانشمندان و روانشناسان بالینی مطرح است. نظریات او شخصیت را مفهومی بسیار مثبت تر از نگاه دیگر نظریات می داند.

سال های ابتدایی زندگی

مارتین سلیگمن در ۱۲ آگوست ۱۹۴۲ در آلبانی نیویورک متولد شد. بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان، به دانشگاه پرینستون رفت و در آنجا مقطع لیسانس را گذراند. در سال ۱۹۶۷ مدرک دکتری خود در رشته روانشناسی را از دانشگاه پنسیلوانیا دریافت کرد.

زندگی حرفه ای سلیگمن

بعد از اینکه به عنوان استادیار در دانشگاه کرونل مشغول به کار شد، به دانشگاه پنسیلوانیا برگشت و در آنجا مشغول به تدریس روانشناسی شد. در این زمان او مشغول به تحقیق درباره ی درماندگی آموخته شده بود.

او کشف کرد که وقتی انسان ها احساس کنند که کنترلی بر روی موقعیت های خود ندارند، به جای مبارزه و به دست گرفتن کنترل موقعیت، تسلیم می شوند. تحقیقات او بر روی درماندگی و بدبینی، تاثیر مهمی بر روی پیشگیری از افسردگی و درمان آن داشت.

کارهای تحقیقاتی سلیگمن به او کمک کرد که ویژگی های بدبینی را به خوبی بشناسد و در نهایت به او کمک کرد که علاقه اش را در خوش بینی یا مثبت نگری پیدا کند. علاقه ای که در نهایت باعث پدید آمدن شاخه ای کاملا جدید در روانشناسی به نام روانشناسی مثبت‌نگر شد.

بحثی مهم با نیکی!

سلیگمن در سال ۱۹۹۵ مکالمه ی مهمی با دخترش «نیکی» داشت که به تغییر مسیر تحقیقاتش بسیار کمک کرد. هنگام چمن زنی در باغچه اش، سلیگمن آشفته حال بود و سر دخترش فریاد بلندی کشید. در یک سخنرانی در انجمن روانشناسی کارولینای شمالی، سلیگمن توضیح داد که چگونه دخترش به شدت به او متذکر شده که از زمان تولد پنج سالگی اش به پدرش قول داده است که دست از غر زدن بر دارد. پس اگر او در آن سن توانسته است غر زدن را کنار بگذارد، پدرش نیز می تواند بداخلاقی را کنار بگذارد.

در سال ۱۹۹۶ سلیگمن با بیشترین تعداد رای در تاریخ انجمن روانشناسی آمریکا، به ریاست آن نهاد منسوب شد. هر رئیس انجمن روانشناسی آمریکا موظف به انتخاب یک زمینه اصلی فعالیت است و او روانشناسی مثبت گرا را برای کار خود برگزید.

به جای تمرکز بر آنچه ما را پریشان می کند، او می خواست که  مفهوم سلامت روان بیشتر از بیماری زدایی صرف باشد. در عوض سلیگمن کوشید که دروازه جدیدی را بروی روانشناسی باز کند که بر عوامل شادی ساز انسان نیز تمرکز دارد. در زمان نوشتن این متن، سلیگمن ریاست مرکز روانشناسی مثبت گرای پنسیلوانیا را برعهده دارد.

تاثیر سلیگمن برعلم روانشناسی

روانشناسی مثبت گرا، با الهام گیری از متفکران انسان گرای پیشین مانند کارل راجرز و آبراهام مزلو در دو دهه ی اخیر رشد بسیاری داشته است. از سلیگمن اغلب به عنوان پدر روانشناسی مثبت گرای مدرن یاد می شود.

در مقاله ی «Haggbloom et al.’s 2002» که تاثیرگذارترین روانشناسان قرن بیستم را بررسی می کرد، سلیگمن به عنوان ۳۱مین روانشناس برجسته قرن ۲۰ انتخاب شد. علاوه بر این از نظر تعداد اشاره به نام، در متون روانشناسی، سلیگمن در رتبه ۱۳ قرار دارد.

منبعی برای مطالعه بیشتر

authentichappiness

خروج از نسخه موبایل