پرسونالوژی

طرحواره عملکرد مختل: چهار طرحواره در حوزه دوم طرحواره‌های یانگ

طرحواره عملکرد مختل

در متن طرحواره‌ها به تعریف کلی طرحواره‌ها و نقش مهم آن‌ها در شخصیت اشاره کردیم و ۵ حوزه طرحواره را فهرست وار ذکر کردیم. بعد از بحث در مورد حوزه اول طرحواره‌ها اینک نوبت به توضیح حوزه دوم یعنی طرحواره خودگردانی و عملکرد مختل می‌رسد. در این نوشته سعی بر آن است که چهار طرحواره مربوط به حوزه خودگردانی عملکرد مختل به صورت ساده و با ذکر مثال، مورد بحث قرار گیرد. اما توجه داشته باشید که وجود ویژگی‌هایی که در این متن ذکر شده، لزوماً بیانگر وجود این طرحواره‌های ناسازگار در فرد نیست. بلکه تنها در صورتی که این ویژگی‌ها به صورت مکرر و در شرایط و روابط مختلف تکرار شوند و الگوی زندگی فرد شوند می‌توان گفت که چنین طرحواره‌ای در فرد موجود است.

ویژگی مشترک طرحواره خودگردانی عملکرد مختل

ویژگی مشترک افراد با طرحواره خودگردانی عملکرد مختل (impaired autonomy and or performance) این است که در مستقلانه عمل کردن یا مدیریت خودشان و زندگیشان مشکل دارند و نگران آسیب دیدن هستند. این افراد معمولاً خیلی اهل ریسک نیستند چون مدام نگران آسیب یا اشتباه هستند. اعتماد به نفس پایینی دارند و خود را برای عمل کردن به صورت مستقل، ضعیف می‌بینند. علت این موضوع آن است که والدینشان معمولاً در کودکی، به شدت اهل مراقبت و حمایت از آن‌ها بوده‌اند و به آن‌ها اجازه کوچکترین ریسک یا عمل کردن به صورت مستقل را نداده‌اند. در نتیجه آن‌ها همیشه می‌ترسند که مبادا نتوانند از پس خودشان و مشکلات زندگیشان برآیند.

اولین طرحواره خودگردانی مختل : طرحواره وابستگی/ بی کفایتی

در طرحواره وابستگی بی کفایتی (Dependence/ incompetence) به عنوان اولین طرحواره خودگردانی عملکرد مختل، فرد باور دارد که بدون حضور دیگران قادر به انجام هیچ کاری نیست. او مدام برای تصمیم گیری و انجام کارها و مسئولیت‌های روزمره‌اش نیاز به فرد دیگری دارد و معتقد است که اگر دیگری نباشد هیچ کاری نمی‌تواند بکند. مثلاً او برای انجام ساده‌ترین کارها مثل خریدن لباس یا تصمیمات مهم مثل انتخاب رشته و همسر، نظر فرد مهم زندگیش را می‌پرسد تا مطمئن شود که انتخابش درست است یا نه. او حتی ممکن است هر رفتار تحقیرآمیزی را از افراد نزدیکش تحمل کند تا از دستشان ندهد. چون بدون آن‌ها زندگی برایش پر از ابهام و اضطراب است.

این الگو شبیه آنچه است که در اختلال شخصیت وابسته نیز می‌بینیم. معمولاً والدین این افراد در کودکی، هیچ فرصتی برای عملکرد مستقل به آن‌ها نداده‌اند. مثلاً حتی برای مهمانی رفتن والدین می‌گفته‌اند که فلان لباس را بپوش یا تا سنین بالا برای خرید یا بیرون رفتن و هر کاری با آن‌ها همراه بوده‌اند. در نتیجه فرد به این نتیجه می‌رسد که تصمیم درست آنچه است که افراد مهم زندگیش می‌گیرند و قادر نیست بدون حضور آن‌ها از پس کارهایش برآید.

ممکن است چنین جملاتی را از فردی با طرحواره وابستگی/ بی کفایتی زیاد بشنوید.

من اصلاً نمیدونم کارم درسته یا نه. به نظرت درسته؟

بیا نظر بده ببینم باید چکار کنم؟

اگه تو نبودی من اصلاً از پس این کارا بر نمیومدم

طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر/ بیماری

در طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر بیماری (vulnerability to harm or illness) به عنوان دومین طرحواره خودگردانی عملکرد مختل، فرد مدام نگران این است که درگیر مشکلی جسمی یا ضرری شود که زندگیش را تهدید کند. نگرانی این فرد ممکن است در مورد یک بیماری جسمی سخت باشد. مثلاً ممکن است از این بترسد که یک سردرد دلیل بر وجود تومور مغزی است. همچنین نگرانی او ممکن است در زمینه مسائل هیجانی باشد. مثلاً بترسد که نکند گیجی‌ الانش نشانه این است که دارد دیوانه می‌شود. یا ممکن است نگرانی فرد مربوط به اتفاقات بیرونی باشد.

مثلاً از رخ دادن سیل، زلزله، آسانسور، هواپیما و موضوعاتی شبیه این بترسد و فرضاً مانند آنچه در فوبیا دیده می‌شود به دلیل ترس از سقوط آسانسور، از آسانسور استفاده نکند. این افراد معمولاً در کودکی‌شان یا خودشان و یا اعضای خانواده‌شان درگیر حادثه یا بیماری شده‌اند و به همین دلیل ترس از خطر به صورت یک باور قوی با آن‌ها می‌ماند.  یا ممکن است والدینی داشته‌اند که مدام درمورد خطراتی که کودک را تهدید می‌کرده نگران بوده‌اند و به همین دلیل، کودک همیشه گوش به زنگ خطر بوده است.

ممکن است چنین جملاتی را از فردی با طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر/ بیماری زیاد بشنوید.

نکنه این نشونه یه بیماری جدیه و من نمیدونم

اگه سوار هواپیما (قطار، آسانسور و …) بشیم و اتفاقی بیفته چی؟

نکنه دارم دیوونه میشم. نکنه دارم می‌میرم

طرحواره خود تحول نیافته/ گرفتار

در طرحواره خود تحول نیافته گرفتار (enmeshment/ undeveloped self) به عنوان سومین طرحواره خود گردانی عملکرد مختل، فرد علاوه بر اینکه به دیگری وابسته است، گویی خودش را با دیگری یکی می‌داند و هویت متمایز و مستقلی ندارد. آنچه باور دارد و رفتار می‌کند کپی آنچه است که مهمترین فرد زندگیش باور دارد و به آن عمل می‌کند. در واقع، چنین فردی هیچ مرزی بین خودش و فرد مهم زندگیش قائل نیست. مثلاً ممکن است به پارتنرش همه چیز را در مورد خودش و زندگیش بگوید و اصرار داشته باشد که پارتنرش نیز تمام اسرارش را به او بگوید و هیچ حریم شخصی بین خودش و فرد مهم زندگیش قائل نیست.

چنین افرادی وقتی که فرد مهم زندگیشان را از دست می‌دهند، احساس پوچی و خلأ می‌کنند و نمی‌توانند بدون دیگری، تعریفی از خودشان داشته باشند. این افراد در کودکی والدینی داشته‌اند که به شدت سختگیر بوده‌اند و از کودک می‌خواسته‌اند که به آنچه آن‌ها می‌گویند عمل کنند و باور داشته باشند و هرگاه کودک، خلاف آن عمل می‌کرده با او برخورد بدی می‌کرده‌اند یا در او احساس گناه ایجاد می‌کرده‌اند.

ممکن است چنین جملاتی را از فردی با طرحواره خود تحول نیافته/ گرفتار زیاد بشنوید.

وقتی تو ادعا میکنی منو دوس داری باید همه چیزو بهم بگی. نمی‌بینی من همه چیو میگم؟

من نمیدونم کی‌ام و از دنیا چی می‌خوام

احساس پوچی می‌کنم

طرحواره شکست

در طرحواره شکست برای موفقیت (failure to achieve) به عنوان چهارمین طرحواره خودگردانی و عملکرد مختل، فرد همیشه خود را شکست خورده می‌داند و فکر می‌کند از نظر تحصیلی، شغلی، ازدواج و … هیچگاه به آنچه می‌خواهد نمی‌رسد. بنابراین ممکن است برای بهتر شدن وضعیتشان یا رسیدن به شغل و تحصیلات و ازدواج خوب هم تلاش نکنند چون امیدی به موفقیت ندارند. در نتیجه همیشه به آنچه پایین‌تر از خواسته‌شان است می‌رسند و همین باعث تأیید باورشان مبنی بر شکست خورده بودن و نالایق بودنشان می‌شود.

معمولاً خود را پر از ضعف و بی استعداد می‌دانند و برای رسیدن به احساس ارزشمندی وابسته به ارتباط با افراد بالاتر از نظر اجتماعی و اقتصادی هستند. معمولاً والدین این افراد در کودکی، آن‌ها را به خاطر شکست‌هایشان سرزنش می‌کرده‌اند یا آن‌ها را با افراد موفق‌تر مقایسه می‌کرده‌اند. در نتیجه فرد متوجه می‌شود که هیچگاه به معیارهای مورد نظر والدینش نمی‌رسد. پس تلاشی نمی‌کند و طرحواره شکست در او شکل می‌گیرد و تقویت می‌شود.

ممکن است چنین جملاتی را از فردی با طرحواره شکست زیاد بشنوید.

من که میدونم قبول نمیشم. پس درس هم نمی‌خونم

دنبال ارتقای شغلی نیستم. خیلی دردسر داره. از پسش برنمیام

هر کاری می‌کنم به بن بست می‌خورم

منبع برای مطالعه بیشتر

مقاله‌ای در مورد حوزه دوم طرحواره‌ها

خروج از نسخه موبایل