پرسونالوژی

تئوری انتخاب: مدل ماشین رفتار، تبینی برای رفتار انسان

تئوری انتخاب

ویلیام گلسر بنیان گذار تئوری انتخاب (که به اشتباه در کشورمان او را گلاسر می نامند) . همچون رفتارگرایانی مانند اسکینر که البته از نگاه نظری با آن های خیلی فاصله دارد و حتی در تبین رفتار او را میتوان نقطه ی مقابل آن ها دانست؛ در نظریه اش مستقیما به ساختار شخصیت نمی پردازد. اما مواردی را مطرح می کند که ما را در فهم این بعد زندگی روانی نوع بشر یاری می کند.

رئوس تئوری انتخاب

در کل تئوری انتخاب بر چهار بنیان اصلی پایه گذاری شده است. در زیر به شرح کوتاه هرکدام می پردازیم:

نیازهای اساسی

 نیاز های آزادی، بقا، تفریح، عشق-احساس تعلق و قدرت-پیشرفت را شامل می شود . گلاسر در این بخش از نظریه ی خود سلسله مراتبی بودن نیاز ها که توسط مزلو مطرح شده بود را رد می کند. او در ادامه می افزاید که ما در تئوری انتخاب معتقدیم که همه ی افراد در کیفیت این نیازها با هم اشتراک دارند اما در کمیت آن ها تفاوت های فردی وجود دارد.

دنیای مطلوب

منظور از این واژه در تئوری انتخاب مجموعه های خواسته هر فرد است که اگر به آن برسد احساس رضایت می کند. در اصل ما نیازهای اساسی خود را در دنیای مطلوب برای خود شخصی سازی می کنیم و از دریچه دنیای مطلوب آن ها را ارضا می کنیم. به طور مثال ممکن است فردی نیاز به قدرت خود را با عضویت در احزاب سیاسی و فردی دیگر با تحصیل در رشته ای با مقام اجتماعی بالا در دنیای مطلوبش تعریف کند.
این نکته نیز در این جا حائز اهمیت است که انسان ها برای نزدیک کردن دنیای واقعی خود به دنیای مطلوبشان دست به رفتار می زنند.

سیستم ادراکی

در تئوری انتخاب بیان می شود که رفتار ما بر بنیاد چگونگی ادراکمان از واقعیت و آنچه از محیط طلب می کنیم شکل می گیرد. در اصل ادراک می تواند وجه تمایز رفتار دو فرد باشد که محیط را به دو صورت متفاوت ادراک می کنند. در تئوری انتخاب تاکید می شود که هیچ دو انسانی سیستم ادراکی مشابهی ندارند.

رفتار کلی

ویلیام گلسر در کتاب تئوری انتخاب بیان می دارد که هرآنچه از انسان سر می زند، رفتار است. او تا آنجا پیش می رود که افسردگی را نیز تحت عنوان افسردگی کردن یک رفتار محسوب می کند. با این نگاه می توان گفت اضطراب نیز تحت عنوان نگرانی کردن یک رفتار است. در نهایت تمامی این رفتار ها تحت عنوان رفتار کلی تبین می شود.

مدل ماشین رفتار در تئوری انتخاب

ویلیام گلسر با استفاده از یک استعاره و تشبیه سیستم رفتاری انسان به یک ماشین تئوری انتخاب را برای دانشجویان و فن آموران خود قابل فهم و ملموس تر می کند.

همان طور که می بینید در تئوری انتخاب سازمان روان انسان به ماشینی تشبیه می شود که چهار چرخ دارد که هرکدام از این چرخ های نماینگر مولفه های رفتاری ما هستند. ابتدا دو چرخ جلو یعنی فکر و عمل کردن که تحت کنترل مستقیم ما هستند. سپس دو چرخ عقب یعنی فیزیولوژی و احساس که ما بر آن ها تاثیر غیر مستقیم داریم. نیروی پیش ران این ماشین توسط ۵ نیاز اساسی آن تامین شده و هدایت آن توسط دنیای مطلوب ما صورت می گیرد. طبق این مثال مطرح شده در تئوری انتخاب هر رفتاری که از ما سر بزند حداقل یکی از نیاز های اساسی ما را ارضا میکند یا حداقل به این قصد انجام میگرد.

نیاز های پنجگانه و بهزیستی در تئوری انتخاب

گلسر مطرح میکند شناخت یافتن ما نسبت به نیاز هایمان امری حیاتی است. فهم صحیح میزان قوت و ضعف آن ها در وجودمان میتواند ما را در امر انتخاب های بهتر و حرکت به سمت بهزیستی هدایت کند. او تاثیر گذاری این نیاز ها را بر زندگی ما بسیار گسترده می داند. پایه ی نظری آن را از انتخاب در ازدواج ، انتخاب شغل و حتی تعدیل محیط مدرسه و مدیریت منابع انسانی گسترش می دهد.

منابع برای مطالعه ی بیشتر:

خروج از نسخه موبایل