پرسونالوژی

نظریه فروم: نظریه شخصیت اریک فروم و نیاز بنیادین آزادی

نظریه فروم

همانطور که در یادداشت زندگی نامه فروم مطالعه کردید، او قبل از روانشناسی به تحصیل در رشته جامعه شناسی پرداخت و به کارهای مارکس، بسیار علاقه مند بود. از این رو نظریه فروم تحت تأثیر مارکس و سپس فروید قرار گرفت. تأکید نظریه فروید بر ناهشیار، سایق های بیولوژیکی و برخی مفاهیم زیستی دیگر و تأکید مارکس بر تأثیر جامعه و سیستم های اقتصادی بر فرد، باعث شدند نظریه فروم، ترکیبی از این موارد به اضافه ی دو نیاز اساسی انسانها یعنی آزادی و تعلق باشد. از نظر فروم، آزادی هسته مرکزی ذات بشر است و انسانها سعی در فرار از آزادی دارند.

سه روش فرار از آزادی بنیادین فروم

قدرت طلبی در نظریه فروم

آزادی واقعی در واقع به معنای عدم تعهد و وابسته نبودن به هیچ چیزو هیچ کس می باشد. عجیب نیست که انسانها برای آزاد نبودن و حس نکردن احساس جدایی از دیگران، سعی در ارتباط داشتن با بقیه افراد جامعه دارند. رایج ترین شکل این ارتباط، بخشی از سیستم قدرت طلب بودن است؛ حال یا با زیر مجموعه سیستم شدن و یا با تشکیل سیستم و در رأس قدرت قرار گرفتن. در هر کدام از این دو روش که قرار بگیریم در نهایت از آزادی فرار کرده ایم. قدرت طلبی لزوما به معنای دیکتاتوری یا روش های افراطی آن نیست بلکه انواع خفیف آن را نیز شامل می شود مانند رابطه استاد و دانش آموز. در نظریه فروم، سادیسم و مازوخیسم دو نوع افراطی قدرت طلبی هستند.

ویرانگری در نظریه فروم

بر خلاف قدرت طلبی که برای فرار از آزادی سعی دارد فرد را درگیر سیستم کند، ویرانگری سعی در تخریب جهان اطراف دارد. انواع جنایات، تخریب، تحقیر، ترور و غیره را می توان نام برد. از نظر فروم، این آسیب تنها متوجه محیط و افراد دیگر نمی شود بلکه آسیبی که افراد به خود وارد می کنند را نیز شامل می شود؛ مانند: اعتیاد به مواد و الکل و دیگر انواع آسیب به خود.

همرنگی بی اراده در نظریه فروم

فروم عقیده داشت پیروی رایج ترین ابزار برای فرار از آزادی است. در جوامع مدرن امروزی پیروی و همرنگ شدن با جامعه بسیار ارزشمند شده است. آنها دست از خود واقعی بودن کشیده و ماسکی بر چهره می زنند که جامعه و دیگران از آنها می خواهد. در نهایت متوجه می شوند که بین چیزی که واقعا هستند و ماسکی که بر چهره دارند تعارض و اختلاف وجود دارد. طبق نظر فروم چون آزادی بخش ذاتی انسان است، فرار از آن ما را از خود دور خواهد ساخت.

فروم روانکاوی پسا فرویدی بود که نظریه شخصیت خود را بر اساس تقابل ژنتیک و یادگیری بنا کرد. بخش ژنتیک آن ذاتی و قسمت یادگیری آن، چیزهاییست که فرد از خانواده، مدرسه و جامعه می آموزد. وی معتقد بود که انسان ها هر یک سبک شخصیتی منحصر به فردی برای رو به رو شدن با اضطراب ناشی از احساس انزوا دارند.

انواع تیپ های شخصیت در نظریه فروم

او پنج تیپ شخصیت را معرفی می کند که به عقیده وی یکی از این پنج نوع سازنده و بقیه جهت گیری غیر سازنده دارند. در نظریه فروم برخی از افراد ویژگی های بیش از یک نوع شخصیت را دارند؛ به این معنا که فرد تنها در یک تیپ شخصیتی مجزا جای نمی گیرد.

تیپ شخصیتی پذیرنده

این نوع شخصیت در نظریه فروم با نیاز دائمی جهت دریافت حمایت از دیگران تعریف می شود. آنها افرادی منفعل، نیازمند و در کل وابسته به خانواده، دوستان و دیگران هستند. این نوع تیپ شخصیت در به توانایی های خود اعتماد نداشته و در شرایطی بزرگ شده اند که والدینی کنترل گر داشته اند.

تیپ شخصیتی سوء استفاده گر

در نظریه فروم این افراد برای بدست آوردن آنچه می خواهند، به دیگران دروغ می گویند و آنها را فریب می دهند. برای ارضای نیاز تعلق خود به دنبال افرادی به عزت نفس پایین می روند و یا به دروغ ابراز علاقه می کنند. این تیپ افراد با فریب، اجبار و سوء استفاده از دیگران نیازهای خودخواهانه خود را برآورده می کنند.

تیپ شخصیتی محتکر

این افراد احساس عدم امنیت خود را با جمع آوری حجم زیادی از وسایل و چیزهای غیر ضروری کاهش می دهند. آنها به وسایل بیشتر از انسانها اهمیت می دهند.

تیپ شخصیتی بازاریاب

این تیپ از افراد به رابطه به عنوان وسیله ای برای مبادله و کسب سود نگاه می کنند. مثلا ازدواج را فرصتی برای کسب پول یا موقعیت اجتماعی می دانند؛ آنها شخصیتی مضطرب و سطحی دارند. این افراد فرصت طلبند و بسته به این که قرار است چیزی بدست اورند یا نه حاضرند عقاید و ارزشهای خود را نیز عوض کنند.

تیپ شخصیتی سازنده

تیپ شخصیتی سازنده در نظریه فروم احساسات منفی و انرژی خود را به سمت کارهای سازنده هدایت می کنند. آنها روی برقراری روابط عاشقانه و با معنا متمرکزند. این گونه تلاش ها تنها در مورد روابط رمانتیک صدق نمی کند بلکه رابطه با اعضای خانواده، دوستان و روابط اجتماعی را نیز شامل می شود. بقیه آنها را شریک، همسر و همکاران خوبی می دانند.

از دید فروم از میان این پنج نوع تیپ شخصیتی، تنها شخصیت سازنده است که در مقابل اضطراب ناشی از تعارض میان نیاز آزادی و تعلق، عملکرد سالم و سازنده ای دارد.

منابع برای مطالعه بیشتر

خروج از نسخه موبایل