پرسونالوژی

روابط موضوعی و رشد در انسان ها، نظریه ای بنیادین در روانکاوی

روابط موضوعی

نظریه روابط موضوعی یا روابط ابژه، بر روابط ما با دیگران متمرکز است. بر اساس این نظریه، مهارت های ارتباطی ما به شدت در روابط اولیه ما با والدین به خصوص مادرمان، ریشه دارد.

موضوع( object ) به دیگر انسان‌ها ( غیر از خودمان ) و یا اشیا فیزیکی که به طور نمادین به یک شخص یا قسمتی از یک شخص دلالت دارند، اشاره می کند.

روابط موضوعی شاخه ای از نظریه روانکاوی فرویدی است که در دهه ۲۰ و ۳۰ میلادی توسعه داده شد و در دهه ۷۰ میلادی به شدت مورد توجه قرار گرفت.

کارل آبراهام، مارگارت ماهلر و ملانی کلاین از جمله اشخاصی هستند که به عنوان پایه گذاران این مکتب شناخته می شوند. روابط موضوعی در درمان فوبیا به خصوص آنهایی که بر انسان ها و روابط انسانی متمرکز است، کاربرد دارد.

موضوعات درونی و بیرونی

موضوع بیرونی، یک انسان واقعی یا یک چیز است که ما بر آن انرژی عاطفی را سرمایه گذاری می کنیم. موضوع کامل، یک انسان است که حقیقت وجودی اش برای ما بر مبنای واقعیت اوست. این یعنی ما او را مجموعه ای از ویژگی های خوب و بد با هم می دانیم.

روابط موضوعی به ما می آموزد که اگر ما مراحل رشد خود را با موفقیت و بدون آسیب های روانشناختی پشت سر گذاشته باشیم، می توانیم با دیگر انسان ها ارتباط کامل بر قرار کنیم. این ارتباط با این پیش فرض است که دیگر انسان ها یک وجود کامل هستند و واقعیت وجودی آنها را درک می کنیم.

یک موضوع درونی، تصور روانشناختی و احساسی ما از یک انسان دیگر است. نمادی از یک شخص است وقتی که آن شخص حضور فیزیکی ندارد. این موضوع درونی، بر درک ما از آن شخص در دنیای واقعی تاثیر می گذارد. در نتیجه موضوع درونی به شدت در ارتباط ما با شخصی که تصور او را در ذهن داریم، در هم تنیده است.

روابط موضوعی و ثبات موضوع

در نظریه روابط موضوعی، توانایی تشخیص اینکه که موضوعات در اثر ندیدن آنها تغییر نمی کنند را ثبات موضوع می گویند. نوزادان ثبات موضوع را وقتی والدین برای مدت کوتاهی آنها را ترک می کنند و سپس باز می گردند، یاد می‌گیرند.

همزمان که کودکان رشد می کنند، یاد می گیرند که مدت زمان بیشتری از والدین دور بمانند. اضطراب جدایی و ترس از ترک شدن در انسان هایی که حس ثبات موضوعی آنها رشد نیافته، بسیار رایج است، مانند افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی

عامل مادر در روابط موضوعی

بر اساس نظریه روابط موضوعی، نحوه ارتباط مادر و کودک نقشی بحرانی در روند رشد کودک دارد.
اگر مراقبت اولیه به اندازه کافی باشد، کودکان قادر به توسعه خودِ(self) صحیح هستند.

اگر مراقبت اولیه به اندازه کافی نباشد، کودکان یک خود(self)  ناقص تشکیل می دهند که بر اساس مقتضیات دیگران است نه بر اساس نیاز های خود(self).

روابط موضوعی و خود صحیح (True Self)

بر اساس نظریه روابط موضوعی ، در طول زمان، مراقبت صحیح از جانب والدین، خودِ صحیح (true self)، با مفاهیم زیر را پدید خواهد آورد:

۱- دربرگیری

عواطف فیزیکی واقعی و تملک شامل در دربرگرفتن، نگه داشتن دستان والدین یا نشستن بر روی پاهای آنها، نمونه ای از رفتارهایی است که کودک را با حس دربرگیری پیوند می دهد.

۲- زندگی مادر و کودک

تجربه زندگی روزمره هم در بعد روانشناختی و هم در بعد فیزیکی شامل رفتارهایی مانند غذا خوردن با مادر و یا تمیز شدن توسط مادر برای رشد سالم کودک حیاتی است.

۳- زندگی مادر، پدر و کودک هر سه باهم

کودک در یک رابطه وابسته با مادر رشد می کند و با حضور پدر به تدریج مستقل می شود. اینکه کودک شاهد تعاملات پدر و مادر باشد، برای فهمیدن اهمیت دادن به دیگری واجب است.

روابط موضوعی مبحثی بسیار گسترده و احتمالا بهترین توصیف از ماهیت شخصیت و ذهن ما انسان هاست.

مطالعه بیشتر: وبسایت goodtherapy

خروج از نسخه موبایل