پرسونالوژی

راتر:‌ زندگینامه و آثار روانشناس برجسته ی یهودی-آمریکایی

راتر

جولین راتر (Julian Rotter)‌ روانشناس آمریکایی در ۲۲ اکتبر ۱۹۱۶، در خانواده ­ای یهودی در بروکلین نیویورک به دنیا آمد. او سومین پسر خانواده بود. در سالهای مدرسه به روانشناسی و فلسفه از طریق مطالعه علاقمند شد. وی در سالهای نوجوانی به کتابهای فروید علاقمند شد و به حدی شیفته ی او شد که به تعبیر رویاهای دوستان خود پرداخت. در سال ۱۹۳۳، از کالج بروکلین فارغ التحصیل شد.

راتر و سالهای دانشجویی

در کالج بروکلین راتر به اجبار رشته شیمی را انتخاب کرد، هر چند که روانشناسی را علمی جذاب یافته بود که در سقوط اقتصاد آن زمان، سود آورتر از شیمی بود. در کالج بروکلین وی تحت تعلیم وود (Wood) و سولومون اش (Solomom Ash) قرار داشت. آنها نقش مهمی در رشد راتر در روانشناس شدن داشتند.

در سال ۱۹۳۷ در دانشگاه آیووا به تحصیل در مقطع فوق لیسانس مشغول شد. در سال ۱۹۴۱ از دانشگاه ایندیانا دکتری روان شناسی بالینی خود را گرفت و با همسر آینده خود کلارا بارنز ازدواج کرد و حاصل این ازدواج، دو کودک بود. همسر راتر در سال ۱۹۸۵ از دنیا رفت. راتر را بخاطر توسعه نظریاتی شاخص در روانشناسی مانند «یادگیری اجتماعی» و «منبع کنترل» می شناسند.

زندگی راتر بعد از تحصیلات دانشگاهی

در سال ۱۹۴۲ به خدمات سربازی اجباری رفت و ۳ سال به عنوان روان شناس بالینی در ارتش کار کرد . بعد از جنگ جهانی دوم که نیاز شدید به روان شناسان بالینی بوجود آمد، او سمت استادی دانشگاه اوهایو استیت را انتخاب کرد و در سال ۱۹۶۱ ریاست دپارتمان روان شناسی آنجا را برعهده گرفت .

جولین راتر به دلیل علاقه­ اش به افکار و بینش آلفرد آدلر درباره­ ی ماهیت انسان، تصمیم گرفت روان­شناس شود و از دیدگاه آدلر برای شناختن خود و خانواده­ اش استفاده کرد. راتر تصمیم داشت نظریه ­پرداز یادگیری اجتماعی شود. راتر پس از کسب مدرک دکتری خود از دانشگاه ایندیانا، مشاور ارتش ایالات متحده در جنگ جهانی دوم شد. راتر در ارتش به عنوان یک روانشناس مشغول به کار شد. البته به مدت ۱۷ هفته برای افسری تانک های نظامی تحت تعلیم قرار داشت.

سِمت های روانشناس آمریکایی در دانشگاه

بعد از جنگ به دانشگاه ایالت اوهایو رفت و در آنجا به عنوان رئیس برنامه روانشناسی بالینی فعالیت کرد. در ایالت اوهایو، راتر تحت تاثیر جورج کلی قرار داشت و نظریات او را مورد مطالعه قرار می­ داد. راتر در سال ۱۹۶۳  به دانشگاه کانکتیکات رفت و در این دانشگاه به عنوان رئیس بخش روانشناسی بالینی در حال تجزیه و تحلیل رویکرد خود به شخصیت بود. او همچنین مدیر برنامه ریزی روانشناسی بالینی دانشگاه کانکتیکات شد.

او همچنین، عنوان ریاست بخش روانشناسی اجتماعی و شخصیت را در انجمن روانشناسی آمریکا (APA) بر عهده داشت. به علاوه در بخش روانشناسی بالینی APA و انجمن روانشناسی شرقی نیز فعالیت داشت. در سال ۱۹۵۴ کتاب «یادگیری اجتماعی» و «روانشناسی بالینی» را منتشر کرد. در سال ۱۹۶۳ به دانشگاه کانکتی کات رفت و در سال ۱۹۸۲ کتاب تحول و کاربرد نظریه یادگیری اجتماعی را منتشر کرد. در سال ۱۹۷۷ ، به عنوان رئیس انجمن روان شناسی شرق و در سال ۱۹۸۸ به خاطر فعالیت علمی اش در روان شناسی، شایسته ی دریافت بهترین جایزه شد .

افتخارات

راتر را یکی از برجسته ترین روانشناسان قرن بیستم می دانند. او رتبه هجدهم در ارجاع مقالات را دارد. راتر پیشتاز در نظریه یادگیری اجتماعی بود و تلاش کرد رفتار گرایی را به شخصیت و روانشناسی بالینی نزدیک کند. مطالعات اصلی او در زمینه متغیرهای درونی و بیرونی کانون کنترل، زیربنای تحقیقات زیادی شد. راتر در جریان یک برنامه ­ی پژوهشی گسترده دریافت که برخی افراد معتقدند تقویت کننده ها به اعمال خودشان بستگی دارد در حالی که دیگران باور دارند که تقویت کننده های آنها به وسیله ی دیگران و نیروهای بیرونی کنترل می شوند. راتر این مفهوم را منبع کنترل نامید.

تاملی بر نظریه او

نظریه جولیان راتر قویاً تحت تأثیر فعالیت های انسانی بوده است. وی مانند اسکینر و بندورا اعتقاد دارد که بیشتر رفتارها آموختنی است. اما با نظر اسکینر در این مورد که رفتار صرفاً به وسیله متغیرهای بیرونی، شکل داده می­شود، مخالف است. از طرفی  بین دو مفهوم منبع کنترل راتر و مفهوم احساس کارایی بندورا رابطه ی نیرومندی وجود دارد. اما تفاوت عمده بین این دو مفهوم عبارت است از اینکه منبع کنترل می تواند به موقعیتهای گوناگون تعمیم یابد در حالی که احساس کارایی ویژه ی موقعیت خاصی است.

راتر در سال ۱۹۸۷ بازنشسته شد اما هم چنان به کار علمی و نوشتن در حوزه یادگیری اجتماعی ادامه داد. او در سال ۲۰۱۴ در سن ۹۷ سالگی در مانسفیلد کانکتیکات درگذشت.

منبع برای مطالعه بیشتر

خروج از نسخه موبایل