دیوید باس، یکی از نظریه پردازان شخصیت در حوزه روانشناسی تکاملی است. درواقع نظریه او، به عنوان یکی از نظریههای شخصیت، براساس پژوهشهای مختلفش درمورد روابط زن و مرد، صورت گرفته است. یکی از مفاهیم مهم در نظریه دیوید باس، معیارهای متفاوت برای انتخاب جفت است. این نظریه بیان میکند که بر اساس سیر تکاملی متفاوت جنس نر و ماده در طول تاریخ زندگی حیوانات و همچنین رشد شخصیت متفاوت زنان و مردان در گونه انسان، دو جنس، معیارهای متفاوتی را برای انتخاب شریکشان، پرورش دادهاند. البته این مسأله باعث چالشها و بحثهای مختلفی در پژوهشهای بعدی و در صحبتهای روزمره افراد شده است.
شکلگیری بحث معیارهای انتخاب جفت
در دهه ۱۹۸۰، انقلابی در حوزه روانشناسی تکاملی به وجود آمد. این انقلاب، با انتشار پژوهش دیوید باس درمورد علوم رفتاری و مغز، ظهور پیدا کرد. دیوید باس، پژوهشهای قبلی درمورد اینکه زنان و مردان، چه ویژگیهایی را برای انتخاب شریک خود، ترجیح میدهند را، بر روی تعداد بسیار بیشتری از افراد در سراسر دنیا، تکرار کرد. اینکه نظریه دیوید باس درمورد معیارهای انتخاب جفت، به عنوان انقلاب در نظر گرفته شده است؛ به این دلیل است که او، ده هزار نفر از افراد را در سراسر دنیا مورد بررسی قرار داد. بنابراین نتایج پژوهش او، براساس فرهنگ همه قارهها (هر شش قاره) و کشورهای متفاوت دنیا (۳۳ کشور) بود و بنابراین تفاوتهای فرهنگی نیز در آن، لحاظ شده بود. همین مسأله، تعمیم دادن نتایج پژوهشهای دیوید باس درمورد معیارهای انتخاب جفت را قابل اطمینانتر کرد.
۳ فرضیه نظریه دیوید باس درمورد معیارهای دو جنس برای انتخاب جفت
فرضیه اول
دیوید باس، این فرض را درمورد معیارهای انتخاب جفت ، به این شکل مطرح کرد که در گذشته و در گونههای مختلف حیوانی و انسانی، وظیفه جنس مذکر، بیشتر این بوده که منابع را برای اعضای گونه و خانواده خود (همسر و فرزندان) تأمین کند. بنابراین بقای آنها و همسر و فرزندشان، به این وابسته بوده که چقدر در به دست آوردن این منابع، موفق بودهاند. درنتیجه باس، فرض اولش را اینگونه مطرح کرد که زنان، بیشتر به دنبال مردانی هستند که در تلاش برای کسب منابع و به دست آوردن منابع، موفقترند.
نتایج پژوهش باس درمورد فرضیه اول
هماهنگ با این فرضیه، نتایج پژوهش باس درمورد معیارهای انتخاب جفت نیز، این موضوع را تایید کرد. برای بررسی این موضوع، او ۳۷ گروه از زنان را در کشورهای سراسر دنیا، مورد بررسی قرار داد. در بین این ۳۷ گروه، در ۳۶ گروه، زنان مردانی را ترجیح میدادند که وضعیت مالی و اقتصادی خوبی داشته باشند؛ در ۲۹ گروه، مردان بلندپرواز و کوشا را ترجیح میدادند؛ و در همه ۳۷ گروه، زنان مردانی را ترجیح میدادند که از نظر سنی، از آنها بزرگتر بودند. شاید به این دلیل که کوشا بودن، وضعیت اقتصادی بهتر و سن بیشتر، این پیشفرض را در زنان ایجاد میکند که چنین مردانی، توان بیشتری را برای کسب منابع اقتصادی مورد نیاز دارند.
فرضیه دوم
طبق این فرضیه در نظریه دیوید باس ، در جریان تکامل حیوانات و انسان، جنس مذکر به دنبال این بوده که احتمال بقای خود را از طریق برقراری روابط جنسی با جنس مونث، افزایش دهد؛ چرا که از طریق افزایش تولیدمثل، احتمال انتقال ژنهای آنان، افزایش مییابد. بنابراین، احتمالا مردان در انتخاب شریک خود، توان بارور شدن زنان را در نظر میگیرند.
پژوهش درمورد فرضیه دوم
هماهنگ با این فرضیه در نظریه دیوید باس ، پژوهش گسترده خود او نیز، نتایج مشابهی را به دست آورد. در بررسیای که بر روی ۳۷ گروه از مردان در کشورهای سراسر دنیا، انجام شد؛ در ۳۴ گروه، مردان زنانی را ترجیح میدادند که جذابیت ظاهری بیشتری داشتند؛ و در همه ۳۷ گروه بررسیشده، آنها زنانی را ترجیح میدادند که جوانتر از خودشان بودند. در هردو مورد، احتمالا مردان، پیشفرضشان این است که زنانی با ظاهر فیزیکی بهتر و کم سن و سالتر، توانایی باروری بیشتری دارند و بقای آنها را بیشتر تضمین میکنند. درنتیجه، با احتمال بیشتری، جذب چنین زنانی میشوند.
فرضیه سوم
در طول تاریخ تکامل حیوانات و انسان، بعد از رابطه جنسی میان جنس مذکر و مونث، باروری مختص جنس مونث بوده است. بنابراین زنان با اطمینان ۱۰۰% میتوانند آن فرزند را متعلق به خود بدانند. اما مردان ممکن است درمورد اینکه آن فرزند، متعلق به خودشان است یا نه، شک داشته باشند. این مفهوم توسط Triver تحت عنوان “سرمایه گذاری والدینی متفاوت در زن و مرد” شناخته میشود. به عقیده او، زنان سرمایهگذاری والدینی بیشتری نسبت به مردان دارند.
پژوهش درمورد فرضیه سوم
هماهنگ با فرضیه سوم دیوید باس درمورد معیارهای انتخاب جفت، پژوهش معروف او روی ۳۷ گروه از افراد در کشورهای سراسر دنیا، نشان داد که در ۲۳ گروه، مردان زنانی را ترجیح میدادند که سابقه رابطه جنسی با سایر شریکهای جنسی را نداشتهاند؛ یعنی پاکدامنی جنسی زنان برای مردان، از اهمیت ویژهای برخوردار است. از طرفی، زنان مردانی را ترجیح دادند که از نظر عاطفی، به آنها خیانت نکرده باشند.
نظر کلی درمورد معیارهای انتخاب جفت در نظریه باس
نظریه دیوید باس درمورد معیارهای انتخاب جفت در زنان و مردان به صورت کلی، بیان میکند که زنان دوست دارند مردانی با جایگاه اجتماعی و مالی مطلوب، جاه طلب و بزرگتر از نظر سنی را به عنوان همسر خود، انتخاب کنند؛ که چنین ویژگیهایی حاکی از این است که مرد میتواند منابع را به دست آورد و تأمین کند. مردان هم، جذابیت فیزیکی و جوانی را در همسر خود میخواهند؛ که حاکی از توان بارور شدن آنهاست.
نکتهی حائز اهمیت، این است که با تغییر ساختار خانواده در جوامع امروزی از جمله جامعه ایرانی و با افزایش نرخ ورود زنان به بازار کار، به نظر میرسد که این نظریه، با چالشهایی روبروست. البته بعضی پژوهشها پس از مطرح شدن این نظریه نیز، آن را مورد ارزیابی و حتی نقد قرار دادند.
در مطلب بعدی به راهبردهای جفتیابی در تئوری باس اشاره خواهیم کرد.