شرطیسازی یک فرایند رفتاری است که به شخصیت از دیدگاه رفتاری نگاه میکند. شرطیسازی وقتی اتفاق میافتد که در شرایط محیطی خاصی، احتمال انجام یک پاسخ در حضور یک محرک بیشتر میشود. در اوایل قرن بیستم فیزیولوژیستهای روسیه، انگلیس و ایالات متحده از طریق مطالعه بازتابها (پاسخهای خودکار به محرکها)، فرایندها، مشاهدات و تعاریف شرطیسازی را گسترش دادند. بعد از دهه ۱۹۲۰ روانشناسان مطالعاتشان را به سمت بررسی ماهیت و شرایط شرطیسازی هدایت کردند. از شرطیسازی میتوان برای یادگیری رفتارهای جدید استفاده کرد.
نظریههای محرک پاسخ
نظریههای محرک-پاسخ به این موضوع اشاره دارند که روبرو شدن حیوان یا انسان با یک محرک در محیط (مثل صدای خاص یا شیای خاص) باعث پاسخ رفتاری مرتبط با آن محرک (مثلاً از جا پریدن در پاسخ به صدا یا حرکت به سمت شیء دیده شده) میشود. این نظریهها یکی از نظریات اصلی شرطیسازی هستند. فرض این نظریهها بر این است که رفتارهای انسان از طریق یادگیری، آموخته میشوند. با توجه به اینکه محرک به زبان انگلیسی Stimulus و پاسخ به زبان انگلیسی Response است، به این نظریهها نظریه S-R نیز گفته میشود. از جمله این نظریهها میتوان به نظریه ثرندایک، واتسون، اسکینر و پاولف اشاره کرد.
شرطیسازی کلاسیک و عامل
معروفترین انواع شرطیسازیها شامل شرطیسازی کلاسیکClassical conditioning (که توسط پاولف معرفی شد) و شرطیسازی عامل یا کنشگر Operant conditioning (که توسط اسکینر معرفی شد) است که درمورد هر یک از آنها توضیح داده میشود.
شرطیسازی کلاسیک
شرطیسازی کلاسیک در دیدگاه پاولف و ثرندایک مورد بررسی قرار گرفت. در اینجا برای روشنتر شدن توضیح این مفهوم دیدگاه پاولف توضیح داده میشود.
دیدگاه ایوان پاولف
این شکل از یادگیری از طریق پژوهشهای فردی به نام ایوان پاولف تأیید شد. پاولف تصمیم گرفت که در طول تستهای گوارشی مجزا شرطیسازی را بررسی کند. او برای رسیدن به این هدف، سگها را به عنوان نمونه آزمایشی مورد بررسی قرار داد. در طی این آزمایش وی همزمان با ارائه غذا به سگها زنگی را به صدا در میآورد. بنابراین پس از چندبار تکرار این عمل، سگ نه تنها در پاسخ به ارائه غذا بلکه در پاسخ به نزدیک شدن فردی که غذا را با خود به همراه داشت و در پاسخ به صدای همان زنگ، پاسخ ترشح بزاق را نشان میداد؛ حتی اگر غذایی در کار نبود.
مفاهیم شرطیسازی کلاسیک
محرک غیر شرطی (unconditional stimulus یا US) و پاسخ غیر شرطی unconditional) response یا UR): در اینجا غذا به عنوان محرکی غیر شرطی است که به صورت طبیعی باعث ترشح بزاق در سگ میشود. ترشح بزاق، و هر پاسخ طبیعی و بازتابی به یک محرک غیر شرطی، پاسخ غیر شرطی در نظر گرفته میشوند.
محرک شرطی (conditional stimulus یا CS) و پاسخ شرطی (conditional response یاCR): محرک خنثای دیگری (در اینجا همان صدای زنگ یا فرد غذا دهنده) که به دلیل چندبار همراهی با محرک اصلی یا غیر شرطی (در اینجا غذا) همان پاسخ غیر شرطی (در اینجا ترشح بزاق) را ایجاد میکند محرک شرطی نامیده میشود؛ چرا که از طریق یادگیری ایجاد شده است. در اینجا به پاسخ ترشح بزاق سگ پاسخ شرطی گفته میشود؛ چرا که در پاسخ به محرک شرطیشده ظاهر شده است.
شرطیسازی عامل
این نوع شرطیسازی که با عنوان شرطیسازی کنشگر یا ابزاری نیز شناخته میشود توسط آزمایش اسکینر معرفی شد. در اینجا مختصراً درمورد آن بحث شده است.
دیدگاه اسکینر
بی اف اسکینر برای بررسی شرطیسازی موشها را به عنوان نمونه مورد بررسی قرار داد. او برای این منظور از جعبهای استفاده کرد که بعدها با عنوان جعبه اسکینر شناخته شد. در این جعبه موش در صورتی غذا دریافت میکرد که اهرم درون جعبه را فشار میداد. در اینجا غذا عاملی است که باعث میشود تعداد دفعاتی که موش اهرم را فشار میدهد افزایش یابد. بنابراین عاملی که باعث افزایش رفتار میشود تقویتکننده نامیده میشود. تقویتکننده نقشی کلیدی در شرطیسازی عامل ایفا میکند. مفهوم دیگر تنبیهها را شامل میشود که موجب کاهش رفتار میشوند. در همه این حالات پیامدهای مورد انتظار برای انجام دادن یا ندادن یک رفتار موجب کاهش یا افزایش آن رفتار میشوند.
مفاهیم شرطیسازی عامل
تقویت مثبت: محرکی خوشایند که بعد از انجام رفتاری مطلوب ارائه میشود و موجب افزایش آن رفتار میشود. در آزمایش اسکینر غذا تقویتکنندهای مثبت محسوب میشود؛ چرا که ارائه غذا پس از فشار اهرم، باعث افزایش رفتار فشار دادن اهرم میشود.
تقویت منفی: محرکی ناخوشایند که بعد از انجام رفتاری مطلوب حذف میشود وموجب افزایش آن رفتار میشود. در اینجا نیز مثل تقویتکننده مثبت هدف افزایش رفتار است نه کاهش آن. مثلاْ وقتی کودک اتاق خود را مرتب میکند، والدین دیگر به او اخم نمیکنند.
تنبیه مثبت: محرک ناخوشایندی که بعد از انجام رفتاری نامطلوب ارائه میشود و منجر به کاهش آن رفتار میگردد. مثلاْ شلاق زدن میتواند یک نوع تنبیهکننده مثبت باشد که به هدف کاهش جرایم خاصی به فرد وارد میشود.
تنبیه منفی: محرک خوشایندی که بعد از انجام رفتاری نامطلوب حذف میشود و منجر به کاهش آن رفتار میگردد. مثلاْ فرصت بازی کردن از کودک گرفته میشود به هدف اینکه داد و بیداد کردن در او کاهش یابد.
تفاوت شرطیسازی کلاسیک و عامل
تفاوت اصلی بین شرطیسازی کلاسیک و عامل در این است که شرطیسازی عامل بر اساس نتیجه و پیامد رفتاری است که میخواهیم آن را افزایش یا کاهش دهیم. در حالی که در شرطیسازی کلاسیک در ابتدا تمرکز بر خود رفتار است و نه پیامد آن.
روانشناسان به طور کلی میپندارند که اکثر یادگیریها از طریق شرطیسازی کنشگر یا ابزاری (که توسط اسکینر معرفی شد) اتفاق میافتند و میزان یادگیری درنتیجهی آن، بیشتر از یادگیری ناشی از شرطیسازی کلاسیک است. در همه نظریات ذکرشده درمورد شرطیسازی، اینگونه بیان شده که شرطیسازی، تغییراتی را در رفتار به وجود میآورد که این تغییرات منجر به یادگیری میشوند.
انتقاد
شرطیسازی میتواند روشی مفید برای ایجاد رفتارهای جدید و مورد نظر در حیوان و گاهی اوقات کودکان باشد. اما انسان را مانند یک ماشین در نظر میگیرد و فرایندهای پیچیدهای که بر عملکرد فرد اثرگذار است از جمله شناخت، هیجانات و انگیزههای زیربنایی رفتار را در نظر نمیگیرد. بنابراین ممکن است تغییرات ناشی از آن سطحی باشد و منجر به تغییرات بنیادین در فرد نشود؛ چرا که عوامل زیربنایی شخصیت را برای تغییر فرد نادیده میگیرد. البته این اصلیترین انتقادی است که به همه اصول مطرحشده در رویکرد رفتاری وارد است.
مطالب شما بسیار عالی و آموزنده است
🌹🌻
سپاسگزاریم از توجه شما و خوشحالیم که مطالب مفید بوده براتون
سلام و درود خدمت شما دکتر موسوی عذر میخوام تفاوت اصلی تقویت کننده ها و محرک های شرطی دقیقا توی چه چیزیه؟
درود بر شما. تقویت کننده ها بعد از ارائه رفتار، داده میشن تا احتمال تکرار اون رفتار افزایش پیدا کنه. اما محرکها (چه شرطی و چه غیر شرطی) قبل از رفتار، ارائه میشن و فرد رو تحریک میکنن که یک رفتاری رو بروز بده
با سلام و عرض ادب خدمت دکتر موسوی…ممنون میشم اگه فقط همین سوال رو جواب بدین…. ((( اصول شرطی شدن چیست؟ )))
درود بر شما دوست عزیز. سوالتون خیلی کلی هست. ولی به صورت کلی درمورد شرطی عامل، این موارد توصیه میشه: ارائه بی درنگ پاداش بعد از وقوع رفتار مورد نظر، ارائه پاداش مکرر در مراحل اول یادگیری، تقویت متناوب به جای مکرر بعد از گذشت زمان، ارائه پاداش بعد از وقوع رفتار و نه قبل از آن و…