پرسونالوژی

درون‌گرایی : با ابعاد مختلف این صفت شخصیتی، آشنا شوید

درون‌گرایی

درون‌گرایی یک ویژگی شخصیتی است که بیشتر با تأکید بر احساسات درونی فرد، شناخته می‌شود تا برانگیخته شدن در پاسخ به محرک‌های بیرونی. در نظریه‌های شخصیت مختلف و به طور ویژه در نظریه‌های صفت، اغلب بیان می‌شود که درون‌گرایی و برون‌گرایی، دو سر یک طیف هستند و افراد معمولا درجاتی از ویژگی‌های هردو تیپ شخصیتی را دارند. با این حال، غالبا ویژگی‌های یکی از این تیپ‌ها، بر شخصیت فرد، مسلط است. در نوشته حاضر به تعریف، تاریخچه، علل و ویژگی‌های این صفت شخصیتی، اشاره شده است.

تعریف درون‌گرایی

درون‌گرایی یکی از صفات اصلی شخصیت است که در بسیاری از نظریه‌ها به آن، اشاره شده است. این افراد، بیشتر به افکار، احساسات و خلقیات درونی‌شان، توجه می‌کنند. درواقع، آن‌ها بیشتر درگیر دنیای درونی خودشان هستند تا دیگران و دنیای بیرونی.

به عبارتی دیگر، درون‌گرایی با گرایش بیشتر به سکوت، احتیاط و درون‌نگری، مشخص می‌شود. برخلاف برون‌گراها که از بودن در جمع، انرژی می‌گیرند، درون‌گراها بعد از حضور در جمع سایر افراد، احساس می‌کنند که انرژی‌شان، تحلیل رفته و نیاز دارند که با مدت زمانی تنها بودن، انرژی از دست رفته خود را شارژ کنند؛ چرا که آن‌ها انرژی خود را از درون دریافت می‌کنند.

تاریخچه

مفهوم درون‌گرایی برای اولین بار توسط یکی از نظریه‌پردازان شخصیت به نام کارل یونگ در سال ۱۹۲۱، معرفی و مشهور شد. پس از آن، افرادی به نام ایزابل مایرز بریگز و کاترین بریگز، مفاهیم یونگ از جمله درون‌گرایی برون‌گرایی را برای ساخت آزمون تیپ‌های ۱۶ گانه مایرز بریگز یا همان MBTI مورد استفاده قرار دادند. بعد از آن، هانس آیزنک با معرفی درون‌گرایی به عنوان مفهوم مقابل برون‌گرایی و به عنوان یکی از ابعاد شخصیتی، به این تیپ شخصیتی در نظریه‌اش، توجه کرد و آزمونی را برای سنجش شخصیت، ایجاد کرد. در آزمون شخصیت آیزنک، درون‌گرایی نیز مورد سنجش قرار می‌گیرد.

بعد از آن نیز، مک کری و کاستا در مدل پنج عاملی خود از شخصیت، درون‌گرایی را در طیفی همراه با برون‌گرایی، به عنوان یکی از ابعاد شخصیت دانستند و از طریق خرده مقیاس برون‌گرایی در آزمون نئو نیز، آن را مورد ارزیابی قرار دادند.

نشانه‌های رایج

تعدادی از نشانه‌هایی که ردپای شخصیت درون‌گرا را نشان می‌دهد، در این قسمت مورد بحث قرار گرفته است.

بودن در کنار دیگران، انرژی افراد با ویژگی درون‌گرایی را کاهش می‌دهد

آیا تا به حال برایتان پیش آمده که بعد از مدتی در جمع بودن، احساس خستگی کنید و دوست داشته باشید که مدتی را با خودتان، تنها باشید؟ یکی از اصلی‌ترین نشانه‌های درون‌گرایی این است که آن‌ها انرژی زیادی را در تعاملاتشان، مصرف می‌کنند. اما این به آن معنا نیست که همه درون‌گراها تمایل به اجتناب از رویدادهای اجتماعی دارند. برعکس، بسیاری از آن‌ها واقعا از گذراندن زمانشان با افراد دیگر، لذت می‌برند. اما تفاوتی که دارند این است که برای تعاملات اجتماعی‌شان، بودن با دوستان صمیمی‌شان را ترجیح می‌دهند و معمولا آشنایی و ارتباط با افراد جدید، خواسته آن‌ها نیست.

افراد درون‌گرا تعداد دوستان صمیمی کمی دارند

یک تصور غلط رایجی که درمورد افراد با تیپ شخصیتی درون‌گرایی وجود دارد این است که آن‌ها دیگران را دوست ندارند. اگرچه آن‌ها درگیری دائمی در تعاملات اجتماعی را دوست ندارند؛ اما از بودن با دوستان صمیمی‌شان که تعدادشان اندک است، لذت می‌برند. از طرفی با اینکه دایره دوستی‌شان، محدود است؛ ولی آن‌ها معمولا روابط دوستی‌ عمیق و پایدار را با همان تعداد اندک، برقرار می‌کنند و چنین روابطی را بر روابط زیاد سطحی، ترجیح می‌دهند. همچنین این افراد، بیشتر تمایل دارند که با دیگران، به صورت تک به تک، ارتباط برقرار کنند و نه در جمع و گروه.

از تنها بودن لذت می‌برند

برای یک فرد با تیپ درون‌گرایی، تصور یک روز خوب، این‌گونه است که زمانی را تنها باشد و به فعالیت‌ها، سرگرمی‌ها و علایقش که معمولا انفرادی هستند، مثل نقاشی، نوشتن، خواندن کتاب، دیدن فیلم، قدم زدن و …، بپردازد. چرا که یک فرد درون‌گرا با چنین فعالیت‌هایی، انرژی به دست می‌آورد. اما باز هم همه درون‌گراها این‌گونه نیستند که در اکثر اوقات، تمایل به تنهایی داشته باشند.

دیگران ممکن است آن‌ها را افرادی ساکت بدانند که شناختنشان سخت است

افرادی با ویژگی درون‌گرایی، معمولا به عنوان افرادی ساکت، محافظه کار، آرام و گاهی اوقات خجالتی شناخته می‌شوند. شاید بعضی از آن‌ها خجالتی باشند اما لزومأ این‌گونه نیستند. آن‌ها معمولا درمورد آنچه می‌خواهند بگویند خیلی محتاط هستند و سعی می‌کنند وقت یا انرژی‌شان را صرف موارد بیهوده نکنند. به خاطر محافظه کار بودنشان، ممکن است خودافشایی کمی داشته باشند و دیگران نتوانند آن‌ها را به خوبی بشناسند.

خجالتی بودن با ترس از افراد یا تعاملات اجتماعی، مشخص می‌شود؛ درحالی که درون‌گراها، فقط دوست ندارند که زمان زیادی را صرف تعامل با دیگران کنند.

خودآگاهی بالایی دارند؛ به این صورت که ارزیابی‌شان درمورد رفتار و گفتار خودشان، زیاد است

همان‌طور که گفته شد، افرادی با ویژگی درون‌گرایی، زمان زیادی را صرف فکر کردن به خودشان، زندگیشان و آنچه برایشان مهم است، می‌کنند. درنتیجه ممکن است آگاهی بیشتری درمورد افکار، احساسات، انگیزه‌ها و … خودشان داشته باشند.

محرک‌های زیاد باعث حواسپرتی و کاهش تمرکز آنان می‌شود

افراد با مشخصه درون‌گرایی، در محیط‌هایی که شلوغ است و با محرک‌های زیادی روبرو می‌شوند، به راحتی حواسشان پرت می‌شود و تمرکزشان را از دست می‌دهند. احتمالا یکی از دلایلی که آن‌ها تنهایی و سکوت را ترجیح می‌دهند نیز همین است.

دوست دارند که از طریق مشاهده، یاد بگیرند

افراد درون‌گرا ، تمایل چندانی به آزمون و خطا ندارند. بلکه دوست دارند تا از طریق مشاهده اعمال دیگران، مسائلی که مورد نیاز است را یاد بگیرند. آن‌ها ابتدا به دقت به شیوه انجام عمل توسط فرد دیگر، توجه می‌کنند و پس از تکرار مشاهده آن و احساس توانمند بودن در آن زمینه، آن را عملی می‌کنند. اما معمولا دوست ندارند که آنچه را یاد گرفته‌اند و می‌خواهند برای اولین بار انجام دهند، در حضور بقیه باشد.

مشاغلی را ترجیح می‌دهند که مستقل و انفرادی باشد

این افراد، اغلب مشاغلی را که نیاز به تعامل دائمی با دیگران دارد، دوست ندارند. برعکس مشاغلی را ترجیح می‌دهند که بتوانند مستقلانه و به صورت تکی، آن‌ها را انجام دهند. بنابراین مشاغلی مانند حسابداری، هنرهایی مثل نقاشی و نویسندگی، برنامه نویسی کامپیوتر، طراح گرافیک، داروساز و … برای افراد درون‌گرا مناسب است.

علل درون‌گرایی

نقشی که فیزیولوژی بدن در ایجاد ویژگی درون‌گرایی، ایفا می‌کند حائز اهمیت است. درواقع، پاسخی که بدن افراد درون‌گرا به محیط بیرونی می‌دهد، با پاسخ افراد برون‌گرا، متفاوت است. در سطح فیزیولوژیک، شبکه ای از سلول‌های عصبی یا همان نورون‌ها در بخشی به نام ساقه مغز که تشکیلات شبکه‌ای نامیده می‌شود، مسئول تنظیم سطوح برانگیختگی افراد است.

مثلا موقع خواب، برانگیختگی سیستم مغز را کم می‌کند و آن را برای استراحت، آماده می‌کند و در زمان بیداری، برعکس آن را انجام می‌دهد تا فرد برانگیختگی لازم برای انجام فعالیت‌های مغزی روزانه را داشته باشد. درمواقع خطر هم این سیستم، برانگیختگی مغز را بالا می‌برد تا فرد به خطر، توجه بیشتری داشته باشد و بتواند پاسخ مناسب‌تر و هشیارانه‌تری به آن موقعیت بدهد.

معمولا سطوح برانگیختگی مغز هر فردی با افراد دیگر، متفاوت است. بعضی افراد، سطوح برانگیختگی مغزشان بالاست. درنتیجه، نیاز به برانگیخته‌شدنشان از طریق محرک‌های بیرونی و افراد دیگر، کم است؛ بنابراین از موقعیت‌های بیرونی برای اجتناب از برانگیختگی بیش از حد، فرار می‌کنند. این افراد، صاحب همان ویژگی درون‌گرایی هستند که ۱۵% افراد را تشکیل می‌دهند (برون‌گراها نیز ۱۵% افراد را تشکیل می‌دهند و ۷۰% افراد، چیزی میان این دو ویژگی هستند).

آزمون‌هایی برای سنجش درون‌گرایی

با مطالعه متن حاضر، می‌توانید تا حدی از این مطلع شوید که آیا درون‌گرا هستید یا خیر. اما این یک برداشت سرانگشتی از شناخت این تیپ است. برای اطمینان بیشتر می‌توانید از آزمون‌های سنجش شخصیت، از جمله آزمون مایرز بریگز و آزمون شخصیت نئو که در وبسایت پرسونالوژی نیز موجود است، استفاده نمایید.

منبع

خروج از نسخه موبایل