احتمالاً برای همهی ما پیش آمده که در ارتباط با فردی جدید، او را همانند فرد مهم دیگری در گذشتهمان میدانیم. بنابراین همان احساساتی که نسبت به فرد قبلی داشتهایم را نسبت به فرد فعلی نیز نشان میدهیم. اما این اتفاق همیشه به صورت هشیارانه اتفاق نمیافتد. بلکه اغلب اوقات ممکن است به صورت ناخودآگاه رخ دهد و ما از تأثیر آن در روابطمان بیخبر باشیم. مشابه چنین فرایندی در رواندرمانی اتفاق میافتد که با اصطلاحات “انتقال” و انتقال متقابل” شناخته میشود. بر این دو مفهوم به خصوص در نظریه زیگموند فروید و رویکرد روانکاوی، تأکید شده است. در متن حاضر، برای آشنایی با این مفاهیم، توضیحات و مثالهایی ذکر شده است.
انتقال چیست؟
انتقال در اصطلاح عامیانه وقتی به کار میرود که چیزی را از یک جا به جای دیگری حرکت میدهیم. انتقال در بحث شخصیت و رواندرمانی هم مشابه همین مفهوم است و زمانی اتفاق میافتد که احساسات، خیالپردازیها، باورها و پیشفرضهای مراجع نسبت به شخص مهمی در زندگیش به سمت درمانگر جابجا میشود. در اکثر موارد، این اتفاق به صورت ناخودآگاه رخ میدهد و مراجع خودش از آن باخبر نیست. انتقال وقتی اتفاق میافتد که درمانگر از جنبهای شبیه به فرد مهم قبلی باشد، مثلاً چهرهاش، تن صدایش، طرز لباس پوشیدنش و… این احساسات میتوانند مثبت یا منفی باشند و در هر صورت، اتفاقی رایج در جلسات درمانی هستند. اما باید مورد توجه قرار گیرند، چرا که فاش کنندهی مسائلی ناهشیار درمورد احساسات پنهان و روابط مهم مراجع هستند.
مثال
- مراجع خواستههای غیرواقع بینانه و نامعقول از درمانگر دارد.
- مدام درمانگر را تحسین میکند و او را بهترین دوست خودش میداند.
- وقتی درمورد والدین سوء استفاده گرش صحبت میکند، نشانههایی از خشم را نسبت به درمانگر نشان میدهد.
انتقال چطور اتفاق میافتد؟
تجارب مراجع از روابط اولیهاش در کودکی، چارچوبی برای برقراری روابط بعدی او فراهم میکند. این روابط در گذشته شکل گرفتهاند اما به صورتی تغییر یافته در روابط فعلی، خود را نشان میدهند. وقتی فردی به درمانگر مراجعه میکند، به دنبال آن است که تجربهی جدیدی را در رابطهاش با درمانگر داشته باشد. اما آنچه که انتظار دارد تکرار تجارب قبلیاش در این رابطه است.
به عنوان مثال ممکن است فرد در دوران کودکیش وقتی هیجاناتش را نشان میداده، والدین از او فاصله میگرفتهاند. در نتیجه کودک سعی میکند تا با عدم ابراز و یا سرکوب هیجانش، ارتباطش را با آنها حفظ کند. همین راهی میشود برای اینکه فرد در روابط آیندهاش نیز برای پیشگیری از طرد، هیجاناتش را ابراز نکند. در رابطه با درمانگر هم ممکن است او درمانگر را همانند والدینش ببیند و هیجاناتش را از او مخفی کند. اما اگر در ارتباط با درمانگر احساس امنیت کند، میتواند همهی هیجاناتش را نسبت به او نشان دهد.
انتقال مثبت و منفی
اگر بیمار احساسی منفی مانند خشم را به درمانگر نشان دهد که نشأت گرفته از روابط قبلی اوست، در این صورت انتقال منفی اتفاق افتاده است. اما انتقال همیشه شامل یادآور رابطهای منفی در گذشته نیست. گاهی اوقات در فرایند انتقال، فرد فعلی یادآوری کنندهی رابطهای مثبت در گذشته است که در این صورت، انتقال مثبت اتفاق میافتد، چرا که دربردارنده احساساتی مثبت نسبت به درمانگر است و نه احساسات منفی. مثلاً فرد در همان جلسه اول به درمانگر میگوید تا به حال با هیچ درمانگری انقدر احساس راحتی و صمیمیت نمیکردم. این اتفاق به خصوص در افرادی با اختلال شخصیت مرزی رخ میدهد. در اینجا نیز درمانگر به بیمار اجازه میدهد تا در بستر این رابطه بتواند به ابراز احساسات منفیاش نیز بپردازد.
چرا درمورد انتقال، بحث زیادی وجود دارد؟
انتقال در طول جلسات رواندرمانی میتواند مزایایی داشته باشد. مراجع میتواند به آرامش برسد و خود واقعیاش را در طول جلسه نشان دهد و به خودش اجازه دهد تا از این طریق رشد کند. انتقال، ابزار خوبی برای درمانگر است تا به فرد کمک کند که نسبت به مسائلش در زندگی واقعی، بینش پیدا کند. اما اگر درمانگر، واکنش منفی نسبت به انتقال مراجع نشان دهد یا از خودش در برابر آن، دفاع کند، مسیر رشد را برای وی مسدود میکند. مثلاً اگر مراجع نسبت به شما خشم را نشان میدهد و شما آن را به خودتان نسبت دهید، بدون اینکه آن را ناشی از خشمش نسبت به والدینش بدانید، فرصت کمک به مراجع را از او و خودتان سلب کردهاید.
انتقال متقابل چیست؟
انتقال متقابل مشابه انتقال است اما زمانی رخ میدهد که درمانگر، احساساتش نسبت به افراد مهم زندگیش را به مراجع انتقال دهد. در این صورت، شرایط پیچیدهتر میشود، چرا که درمانگر معمولاً از وقوع چنین اتفاقی در خودش بی خبر است. این در حالی است که چنین احساساتی در درمانگر میتواند بر نتیجهی درمان اثر بگذارد. بنابراین شناسایی آن، مهم است و گاهی درمانگر نیاز دارد که با کمک سوپروایزر به این احساسات پی ببرد.
مثال
- درمانگر به جای گوش دادن به صحبتهای بیمار، به او توصیه و پیشنهاد ارائه میکند.
- به طرز نامناسبی در طول جلسه درمورد تجارب خودش صحبت میکند و خودافشایی مینماید.
- مرزهای لازم را در ارتباط با مراجع، رعایت نمیکند. مثلاً از اصطلاحات یا رفتارهای رمانتیک در رابطه با مراجع استفاده میکند.
چرا بحث زیادی درمورد انتقال متقابل وجود دارد؟
انتقال متقابل میتواند به شیوههای مختلفی اتفاق بیفتد و تأثیرات زیان باری را به بار آورد. این بحث به خصوص زمانی مطرح میشود که درمانگر جذب مراجع شود، عاشقش شود یا میل جنسی به او پیدا کند. در چنین مواردی، کمک گرفتن از یک سوپروایزر بسیار اهمیت دارد. اما به هرحال، انتقال متقابل برای هردرمانگری حتی درمانگران مجرب نیز اتفاق میافتد و مانند انتقال، پدیدهای رایج است.