مکانیسم دفاعی بازگشت یا واپسروی (regression) یکی از مکانیسمهای دفاعی است که در طبقه نابالغ دفاعهای وایلانت قرار گرفته است. واپسروی وقتی اتفاق میافتد که فرد نمیتواند راه مناسبی برای روبرو شدن با تعارضهای فعلیاش پیدا کند. درنتیجه به مراحل رشدی قبلی برمیگردد که در آن، به شیوهای موفقیتآمیز با تعارضها مقابله کرده بوده است. مثل وقتی است که زنی بعد از اولین جروبحث با همسرش، به محیط امن زندگی با والدینش برمیگردد.
مکانیسم دفاعی بازگشت در نظریه فروید
در روانشناسی، برگشتن به رفتارهای گذشته و مراحل اولیه، مثلاً برگشتن به رفتارهای کودکی، مکانیسم دفاعی بازگشت یا واپسروی نامیده میشود. زیگموند فروید بنیانگذار رویکرد روانکاوی، در ابتدا واپسروی را به عنوان مکانیسمی دفاعی برای مقابله با اضطراب دانست که در طی آن، فرد به الگوهای رفتاری کودکیاش برمیگردد تا از طریق این رفتارها بتواند بر اضطراب فعلی، غلبه کند؛ چرا که بازگشت به آن رفتارها باعث احساس امنیت و درنتیجه اضطراب کمتری در فرد میشود.
واپسروی و روانرنجوری
زیگموند فروید در نظریه شخصیت خودش سه مفهوم رشد بازداریشده، تثبیت یا باقی ماندن در یک مرحله رشدی، و مکانیسم دفاعی بازگشت را سه عنصر اصلی در ایجاد روانرنجوری دانست. نوع رفتاری که فرد نشان میدهد بستگی به مرحله رشدیای دارد که وی در آن تثبیت شده یا به آن برگشته است. مثلاً برگشتن به مرحله دهانی میتواند باعث خوردن افراطی یا سیگار کشیدن و یا پرحرفی فرد شود. یا بازگشت به مرحله مقعدی میتواند باعث رفتارهای مرتبط با نظم و ترتیب یا بینظم بودن شود.
واپسروی در نظریه آنا فروید
آنا فروید در ابتدا مکانیسم دفاعی بازگشت را یکی از مکانیسمهای دفاعی دانست و به طور مشابه بیان کرد که افراد رفتارهایشان را با توجه به مرحله روانی جنسی ای نشان میدهند که در آن تثبیت شدهاند. مثلاً فردی که در مراحل اولیه رشد، تثبیت شده باشد، هر زمان که با اخبار ناخوشایندی روبرو شود، گریه یا اخم میکند؛ یعنی به رفتارهایی برمیگردد که در کودکی در روبرویی با شرایط ناخوشایند، آنها را به کار میبرده است.
مثالهایی از مکانیسم دفاعی بازگشت
از آنجایی که مکانیسم دفاعی بازگشت پدیدهای معمول است که تحت استرس اتفاق میافتد، همه ما معمولاً از آن استفاده میکنیم. با این حال، این دفاع به صورت ناهشیار و بدون آگاهی ما رخ میدهد. مثلاً وقتی یک مجری احساس کند که در مشکلی گیر افتاده ممکن است به رفتارهای کودکانهای برگردد؛ به عنوان مثال انگشت خود یا خودکارش را بمکد. یا زمانی که فردی توسط همسرش نادیده گرفته میشود و برای پاسخ به این موقعیت، با او قهر میکند. یا دانشجویی که دور از خانواده و دلتنگ آنهاست و به همین دلیل عروسکش را بغل میکند.
شیوع در بین بیماران بیمارستانی
تعداد مطالعاتی که شیوع رفتارهای واپسروی را در بیماران بیمارستانی نشان میدهند، بسیار کم است. با این حال اغلب بیمارانی که رفتارهای بازگشتی دارند، به عنوان بیماران پریشان (agitated) ارجاع داده میشوند. شیوع بالای پریشانی در بین بیماران بیمارستانی نشان میدهد که احتمالاً رفتار بازگشتی نیز در این بیماران نسبتاً شایع است.
واپسروی به عنوان یک راهبرد مقابلهای ضعیف در برابر بیماری
بعضی از افراد از دفاعهای نابالغ برای مقابله با استرس ناشی از بیماریشان استفاده میکنند. فردی که به دلیل ابتلا به یک بیماری، دچار ناکامی شده ممکن است یک یا چند رفتار بازگشتی را نشان دهد. این رفتارها دو کارکرد دارند. یکی اینکه استرس بیماری را در فرد، کاهش میدهند و دیگری اینکه باعث دریافت توجه از جانب اطرافیانش میشوند. از آنجا که چنین رفتارهایی باعث جلب توجه اطرافیان فرد شده، احتمال استفاده مجددش از این رفتارها افزایش مییابد و به اصطلاح تقویت میشود.
مکانیسم دفاعی بازگشت و نشانههای اختلالات
بعضی از نشانههایی که در اختلالات روانی دیده میشوند میتوانند نشاندهنده واپسروی باشند؛ یعنی نشانهی رفتارهایی هستند که فرد در سنین پایینتر آن را نشان میداده و متناسب با سن فعلی او نیست. این رفتارها میتوانند به وضوح منشأ روانشناختی داشته باشند (مثل افسردگی اساسی و اختلالات تجزیهای) یا مربوط به اختلالاتی باشند که منشآ آنها بیشتر زیستی در نظر گرفته میشوند (مانند دلیریوم و دمانس)
اختلالات روانپریشی
افراد مبتلا به اختلالات روانپریشی علائم مختلفی را نشان میدهند. از جمله این علائم میتوان به افکار و رفتارهای درهم گسیخته آنها، مثلاً خندههای افراطی، فقدان انگیزه، ناسازگاری، رفتارهای انحرافی جنسی مثل خودارضایی جلوی دیگران و … اشاره کرد. این رفتارها را میتوان نوعی بازگشت به مراحل رشدی پایینتر در نظر گرفت.
کاتوتونیا
کاتاتونیا یکی از اختلالات روانپریشی است که در آن نشانههایی مانند منفیگرایی (لجبازی و مقاومت در برابر حرکت) و تقلید از رفتار و گفتار دیگران میتواند نشانههایی از واپسروی باشد.
دلیریوم
یکی از اختلالات عصبشناختی رایج است که در طی آن، فرد علائمی را نشان میدهد که میتوان آنها را به عنوان نوعی واپسروی به مراحل پایینتر در نظر گرفت. در این راستا میتوان به علائمی مانند سردرگمی، پرخاشگری، پریشانی، مشکل در جهتیابی و ناتوانی در رعایت مسائل بهداشتی و نظافت شخصی مثل عدم کنترل ادرار و مدفوع اشاره کرد.
دمانس
دمانس نیز یکی از اختلالات شایع عصبشناختی در سنین پیری است. در طی این بیماری به خصوص در مراحل انتهایی آن، رفتارهایی در فرد مشاهده میشود که تناسبی با سن فرد ندارند و میتوانند واپسروی به مراحل رشدی قبلی در نظر گرفته شوند. مثلاً نیاز آنها به کمک دیگران برای دستشویی رفتن، غذاخوردن یا راه رفتن.
اختلال افسردگی اساسی
در اختلال افسردگی اساسی نیز علائمی وجود دارد که میتوان آنها را نوعی واپسروی در نظر گرفت. مثلاً بی لذتی و مراقبت ضعیف از خود (مثلاً بی توجهی به وضعیت بهداشتی و سلامت خود) میتوانند در شمار چنین رفتارهایی باشند.
اختلالات تجزیهای
در اختلالات تجزیهای از جمله اختلال هویت تجزیهای، فرد با مشکلاتی در تشخیص هویت خود مواجه میشود. درنتیجه خودآگاهی فرد دچار نقص جدی میشود که این میتواند شبیه زمانی باشد که نوزاد هیچ آگاهی از هویت مستقل و مجزای خود ندارد. بنابراین به وضوح میتوان آن را نوعی واپسروی در نظر گرفت.
اختلال شخصیت مرزی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، خود (ایگوی) منسجم و یکپارچهای ندارند. درنتیجه، شرایط محیطی بدون ساختار میتواند به راحتی آنها را به هم بریزد و باعث آشکار شدن رفتارهای بچگانه از جمله ابراز رفتارهای تکانشی و خشم، خودزنی و حساسیت به طرد در آنها شود.
اختلالات مصرف مواد
مصرف مواد و الکل نیز میتواند باعث بروز نشانههایی در فرد شود که نوعی واپسروی به حساب میآیند. مثلاً مسمومیت با مواد افیونی از جمله تریاک میتواند باعث بیقراری حرکتی یا کند شدن حرکت شود. همچنین مسمومیت با الکل نیز میتواند باعث نقص در حافظه، شناخت، حرکت و تکلم شود.