احتمالا خیلی از افراد مایلند که درمورد ویژگیهای شخصیتی خود، اطلاعاتی به دست آورند یا ممکن است برای انجام تستهای شخصیت، توسط روانشناس، روانپزشک، مسئولین مدرسه، محل کار و… ارجاع داده شده باشند. در بسیاری از موارد، سوالات مشخصی از طریق پرسشنامههای مداد کاغذی یا از طریق مصاحبههای ساختاریافته از فرد، پرسیده میشود. فرد نیز با پاسخ به آن سوالات، که معمولا به صورت انتخاب یک گزینه بین گزینههای موجود است، وضعیت خود را به نمایش میگذارد. به چنین آزمونهایی، آزمون عینی گفته می شود. چرا که برخلاف آزمونهای فرافکن، کاری به بخشهای ناخودآگاه شخصیت فرد ندارند.
تعریف آزمونهای عینی
روشهای اندازه گیری که فرمت خاصی برای پاسخگویی دارند، مثلا به صورت مقیاسهای درجهبندی شده و چندگزینهای یا درست/غلط، آزمونهای عینی را تشکیل میدهند. در این نوع از آزمون، گاهی مقیاسهایی نیز برای بررسی اعتبار آزمون وجود دارد؛ برای اینکه تعیین شود که آیا فرد، با صداقت به سوالات، پاسخ داده است یا خیر. در این نوع تستها برای هر سوال، یک نمره یا ارزش خاص، مشخص میشود. در پایان پاسخگویی فرد به سوالات، به هر سوال نمره داده می شود و در نهایتT نمرات هر بخش، با جمع نمرات سوالات مربوط به آن، به دست میآید.
هدف آزمونهای عینی
آزمونهای عینی به منظور ارزیابی ویژگیهای عینی شخصیت، استفاده میشوند. هدف آنها به دست آوردن اطلاعاتی ملموس درمورد ویژگیها یا مشکلات شخصیتی افراد از طریق گزارش خود افراد است. همچنین گاهی این آزمونها به بررسی احساسات، علایق و نگرشهای افراد میپردازند.
تاریخچه شکلگیری آزمونهای عینی
آزمونهای عینی شخصیت، به اندازه دیگر ارزیابیهای روانشناختی، قدمت دارند. درواقع بعضی از مفاهیم ابتدایی این آزمونها، خیلی قبلتر از پیشگام تستهای روانشناختی، جیمز مک کین کتل (James McKeen Cattell)، مطرح شده بودند. او در سال ۱۸۹۰، مجموعهای از ۱۰ تست را بر اساس آزمایش و اندازهگیری، معرفی نمود؛ با این امید که بتوان از آنها به همان دقت تست های جسمی، استفاده کرد. در طول دهههای بعدی نیز، از آزمونهای عینی در جنگ جهانی دوم، استفاده شد؛ به منظور ارزیابی ویژگیهای شخصیتی، ثبات هیجانی و تحمل ناکامی در افراد به خصوص ارتشیها.
آزمونهای عینی در قرن اخیر
ردپای مفاهیم اخیر آزمونهای عینی را نیز میتوان در اواخر قرن گذشته، پیدا کرد که خود، به دو دوره مختلف، تقسیم میشود. دوره اول، مربوط به کارهای ریموند کتل درمورد معرفی تستهای شخصیتی است. دوره دوم نیز مربوط به دههی ۱۹۹۰ میشود که تکنولوژیهای کامپیوتری، روی کار آمدند.
استفاده از آزمون های عینی
از این نوع آزمونها معمولا برای گزینش افراد مناسب در مشاغل مختلف، استفاده میشود. همچنین این آزمون توسط روانشناسان برای انتخاب روش درمانی مناسب نیز استفاده میشود. مورد استفاده دیگر این آزمونها برای مشاوره تحصیلی، شغلی و مشاوره پیش از ازدواج است.
انواع آزمون های عینی
در اینجا تعدادی از آزمونهای عینی را با توضیح مختصری، فهرست میکنیم. در قسمتهای مربوط به هر آزمون، به صورت مفصل، درمورد آنها توضیح داده خواهد شد. تعدادی از این آزمونها، به صورت نرم افزاری در وبسایت پرسونالوژی، طراحی شدهاند و قابل استفادهاند. بقیه آزمونهای ذکرشده نیز در حال آماده سازی میباشند.
تیپشناسی شخصیت مایرز بریگز
تست مایرز بریگز (MBTI) یکی از آزمونهای عینی شخصیت است که در سال ۱۹۶۲، منتشر شد. این آزمون شامل ۷۰ عبارت میشود که آزمودنی برای هر سوال، یکی از گزینههای کاملا موافقم تا کاملا مخالفم را انتخاب میکند. در نهایت بر اساس ۴ بعد درونگرایی/برونگرایی، تفکر/احساس، حس/شهود، و قضاوت/ادراک، ۱۶ تیپ شخصیتی مطرح میشود. با توجه به نمرات حاصل از این تست، هر فرد با یکی از این تیپهای شخصیتی، شناخته میشود و ویژگیهای مربوط به آن تیپ، به وی ارائه میگردد.
آزمون عینی ۱۶ عاملی کتل
آزمون کتل (۱۶-PF) یک آزمون عینی است که شامل ۱۶ عامل شخصیتی میشود. این تست، در نتیجه سالها پژوهش ریموند کتل، به وجود آمد. این آزمون امروزه در مشاوره تحصیلی و شغلی، استفاده میشود. همچنین برای انتخاب افراد مناسب برای مشاغل مختلف به ویژه در پستهای مدیریتی، مناسب است.
آزمون ۳ عاملی شخصیت آیزنک
آزمون شخصیت آیزنک (EPQ) از آزمونهای عینی شخصیت است که توسط هانس آیزنک به وجود آمد. این تست، شامل سه بعد برونگرایی/ درونگرایی، روانپریش خویی/ کنترل تکانه، و روانآزردگی/ ثبات هیجانی میباشد. با توجه به نمرات کسبشده فرد در هر یک از این مقیاسها، تفسیرهای متفاوتی از ویژگیهای آنها در هر بعد، ارائه می شود.
آزمون پنج عامل بزرگ شخصیتی نئو
آزمون نئو (NEO-PIR) یکی از آزمونهای عینی شخصیت است که توسط مک کری و کاستا، بر اساس مدل پنج عاملی شخصیت، به وجود آمده است. این آزمون شامل ۲۴۰ عبارت میشود که آزمودنی مقابل هر عبارت، یکی از گزینههای موجود را علامتگذاری مینماید. در نهایت با توجه به پاسخهای فرد به سوالات، تفاسیر مربوط به پنج بعد شخصیتی (شامل روان آزردگی، برونگرایی، گشودگی به تجربه، توافقپذیری و وجدانگرایی) و همچنین ۳۰ خرده مقیاس آنها ،شامل ۶ خرده مقیاس برای هر یک از این مقیاسها، ارائه میشود.
تست شخصیت چندوجهی مینه سوتا
این تست، یک نوع آزمون عینی است که تحت عنوان MMPI-2 شناخته میشود و یکی از پراستفادهترین آزمونهای عینی شخصیت است. ویراست دوم این آزمون، در سال ۱۹۸۹ توسط هاتاوی و مک کینلی، ساخته شد و شامل تعدادی مقیاس اعتباری، ۱۰ مقیاس بالینی، مقیاسهای تکمیلی، محتوایی و بحرانی میشود. MMPI میتواند به تشخیص تعدادی از اختلالات، کمک کند؛ بازخوردی درمورد ویژگیهای شخصیتی، به خود فرد دهد؛ و پیشنهاداتی را برای درمان، به درمانگر ارائه نماید. با توجه به پاسخ بلی یا خیر فرد به هریک از۵۶۷ سوال و با توجه به کلید نمرهگذاری برای هر مقیاس، نمرات وی مشخص میشوند و پروفایلهایی برایش ترسیم میشوند.
آزمون میلون
آزمون نشانگان بالینی میلون (MCMI-III) یک آزمون عینی شخصیت است که اطلاعاتی را درمورد آسیب روانی به ما ارائه میدهد. این تست، شامل ۱۷۵ سوال با گزینههای بلی/خیر میباشد. این آزمون شامل شاخصهای آسیب شناسی شدید شخصیت، نشانگان شدید، نشانگان بالینی، الگوهای شخصیت بالینی و شاخص های تغییردهنده میباشد که با توجه به نمرات فرد در هر شاخص، ویژگیهای متفاوتی درمورد او توصیف میشود و پروفایلی برایش ترسیم میگردد.
آزمون سواپ
آزمون سواپ (swap) نیز یکی از انواع آزمونهای عینی شخصیت است. این آزمون به اسکن جنبههای مختلف شخصیت فرد میپردازد و اطلاعاتی بالینی درمورد مشکلات شخصیتی را مشخص مینماید. این آزمون شامل ۲۰۰ کارت میشود که جنبههای مختلف رفتاری، شناختی، هیجانی و بالینی را میسنجد و باید توسط متخصص این حوزه، انجام شود.
مزایای آزمونهای عینی
- محدوده پاسخهای مشخصی برای این نوع تست، وجود دارد. درنتیجه به صورت مشخص و استاندارد، قابل نمرهگذاری هستند.
- چون روش نمرهگذاری مشخصی برای آن وجود دارد، آزمونگران مختلف میتوانند از یک تست واحد، نتایج یکسان و بدون سوگیری را به دست آورند.
- میتوان آنها را به صورت کامپیوتری نیز انجام داد و از این طریق، در وقت و هزینه نیز صرفه جویی کرد.
- روایی و پایایی آزمونهای عینی نسبت به فرافکن، بالاتر است. بنابراین میتوان آنها را معتبرتر و قابل اطمینانتر دانست.
ایرادات وارد بر این آزمونها
- اگرچه در بعضی از انواع آزمونهای عینی، مقیاسهایی برای سنجش اعتبار آزمون وجود دارد؛ اما هنوز هم بحث معتبر بودن و صادقانه بودن پاسخهای آزمودنی، مطرح است.
- در این نوع تستها، آزمودنی آزادی کمتری برای پاسخگویی به سوالات دارد.
- از طریق آن، نمیتوان دفاعهای فرد را کنار زد و به بخشهای ناخودآگاه شخصیت او، دست یافت.
- براساس نظر والتر میشل، نمیتوان صفات شخصیت را کاملا از این آزمونها به دست آورد؛ چرا که شرایط محیطی نیز میتوانند بر گزارشهای فرد، تاثیرگذار باشند.